نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 03-17-2010
ساقي آواتار ها
ساقي ساقي آنلاین نیست.
ناظر و مدیر ادبیات

 
تاریخ عضویت: May 2009
محل سکونت: spain
نوشته ها: 5,205
سپاسها: : 432

2,947 سپاس در 858 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض رباعیات خاقانی


من میوه‌ی خام سایه پرورد نیم
جز چشمه‌ی خورشید جهان‌گرد نیم
گر بر سر خصمان که نه مردند و نه زن
سرپوش زنان نیفکنم مرد نیم

***
احکام شریعت است چون شارع عام
بیرون مرو از راه شریعت یک گام
هرکس که سر از حکم شریعت پیچد
در مذهب اهل معرفت نیست تمام

***
از کوی تو ای نگار زاری بردیم
آشفته دلی و بیقراری بردیم
ای مایه‌ی شادمانی آخر ز درت
رفتیم و غمت به یادگاری بردیم

***
کو زهر؟ که نام دوستکانیش نهم
کو تیغ که آب زندگانیش نهم
کو زخم؟ که حکم آسمانیش نهم
کو قتل که نزل آن جهانیش نهم

***
ز آن نوش کند زهره شراب سخنم
کز فرق فلک گذشت آب سخنم
درد سر شش ماهه به ناچیز شود
هرکس که به سر بزد گلاب سخنم

***
در زان لب لعل نوش خوردت چینم
لاله همه ز آن رخ چو وردت چینم
دربوسه لبت گزیده‌ام دردت کرد
درمان دلم تویی که دردت چینم

***
ای پیش تو مهر و ماه و تیر و بهرام
بر جیس و زحل، زهره حمل ثور غلام
جوزا سرطان خوشه کمان شیرت رام
میزان، عقرب، دلو، بره حوت به دام

***
ما ژنده سلب شدیم در خز نخزیم
جز خار نخائیم و بجز گز نگزیم
از لعل بتان شکر رامز نمزیم
رخسار به خون دختر رز نرزیم

***
چون از چشم بتان فسون ساز کنم
می‌زیبد اگر دعوی اعجاز کنم
وقت است که از نگاه گرم ساقی
چون نشه به بال باده پرواز کنم


***
از عشق تو کشته‌ی شمشیر شوم
بی‌دردم اگر ز خواهشت سیر شوم
زان آمده در عشق مرا پای به درد
تا در سر کوی تو زمین گیر شوم

***
در مدرسه‌ها درس غلط فهمیدیم
از معنی‌ها لفظ فقط فهمیدیم
بر دعوی غبن ما که خواهد خندید
هر سطری را ز یک نقط فهمیدیم

***
اکنون که شب آمدبرود جانانم
گر خورشید است عادتش می‌دانم
دل چنگ همی زند به هر دم در من
کو را بگذاری تو برآید جانم


__________________
Nunca dejes de soñar
هرگز روياهاتو فراموش نكن
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید