
04-19-2008
|
 |
مسئول ارشد سایت ناظر و مدیر بخش موبایل  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
محل سکونت: تهرانپارس
نوشته ها: 8,211
سپاسها: : 8,720
6,357 سپاس در 1,362 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
معرفی مشاهیر کلاهبرداری و جاعلی و دزدی ایران و جهان !!
هان ون ميگهرن (Han Van Meegeren)
نقاش و كپيكننده آثار هنري، باهوشترين و زبردستترين جاعل تابلوهاي نقاشي، مردي كه سر نازيهاي آلماني كلاه گذاشت، مردي كه اگر كلاهبردار نميشد، بيشك يكي از مهمترين نقاشان قرن بيستم بود، در سال ۱۸۸۹ در هلند به دنيا آمد.
در دادگاه
دو تا از نمونه شاهکارهای تقلب این نخبه نقاشی
از كودكي عاشق رنگها بود و در جواني با تأثير از نقاشيهاي دوره طلايي هلند، تابلوهاي زيادي خلق كرد. اما منتقدان، آثار او را بيروح و تقليدي و تكراري ناميدند و ميگهرن سرخورده از اين برخورد و براي اثبات تواناييهايش به منتقدان تصميم گرفت كه آثار بزرگان دوره طلايي همچون فرانس هالس (Frans Hals) و ورميه را كپي كند. ميگهرن با پشتكار زياد فرمول رنگهاي قديمي و نحوه ساخت بومهاي آن زمان را پيدا كرد. او كار را شروع كرد و آنقدر ماهرانه اين كار را انجام داد كه تيزبينترين كارشناسان نيز از تشخيص بدلي بودن آثار ناتوان بودند و ميگهرن با اطمينان كامل، در نقش يك دلال، تابلوهايش را بهعنوان آثار كشفشده دوره طلايي به مجموعهداران و گالريها فروخت. در همين دوران بود كه اروپا درگير جنگ جهاني دوم شد.
يكي از مشتريان پر و پا قرص او، مارشال گورينگ از سران درجه اول حزب نازي آلمان بود كه علاقه فراواني به آثار نقاشان هلندي داشت و تعداد زيادي از كارهاي ميگهرن را به مجموعه خود اضافه كرد. اما زمانه بازي ديگري را در سر داشت.
آلمانها در جنگ شكست خوردند و ميگهرن به جرم فروش ميراث فرهنگي هلند به نازيها بازداشت و در دادگاه متهم به خيانت به وطن شد كه مجازاتش اعدام بود. ميگهرن در دادگاه واقعيت را ابراز كرد، اما هيچكس حرفهايش را باور نكرد. تابلوهاي جعلي در دادگاه توسط كارشناسان مورد بازبيني قرار گرفت و همگي بر اصل بودن آنها صحه گذاشتند. هيچكس باور نميكرد كسي بتواند با چنين دقت و ظرافتي اين آثار را جعل كند. ميگهرن از دادگاه درخواست كرد كه وسايل مورد نيازش را در اختيارش بگذارند تا در حضور همه يكي از آثار دوره طلايي جعل كند!
ميگهرن از اتهام خيانت تبرئه شد، اما به جرم جعل آثار هنري به زندان محكوم شد و چند سال بعد درگذشت. ميگهرن بهعنوان يك كلاهبردار در كار خود موفق بود، اما مشتري اصلي او گورينگ از او زيركتر بود.
اسكناسهايي كه گورينگ در ازاي تابلوها به ميگهرن ميداد همگي تقلبي بودند!
__________________
This city is afraid of me
I have seen its true face
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|