نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 03-27-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض برای آزادان




برای آزادان

این واژه بی آبرو شده؟
این واژه حوله ای است گل گلی کیست که آنرا به خود نمالد؟
حوله دولتها،حوله ی احزاب و حوله گنبدها!
چه کسی نشان کامل آزادی را به من می دهد؟
تمام بوها در هم آمیخته شده در هم عجین شده اند.
بینی ام از آنها بیزار شده،بویایی ام آشفته شده.
چه کسی توان دارد مرا به منظر گاه واقعی ببرد؟
می بینی،ریش کاسترو بوی تکریت
چپ بوی راست راست بوی چپ می دهد.
درفستیوال استفاده از ماسک(بال ماسکه)،شبی من به جلاد نزدیک شدم
جلاد باقربانیش می رقصید.
و آزادی یساولیشان بود.
در آن شب سر بکیس و ماه را دیدم.
بر سفره آهنی لاشخوری پرچین و چروک نهاده بودنش.
وآزادی فضای آفاقشان بود.
در آن شب.
سر چه گوارا را دریدم بر تن نا پلئون.
سر ژان ژاک روسو را می دیدم بر تن بوسکا.
صدای گاندی را می شنیدم،اما لب و دهان،لب و دهان موبوتو بود
من سولور کا را می شناختم هر چند دستش دست ها ی فرانکو بود.
در آن شب،بوی جلاد و قربانی و بوی فرشته و درنده
چون بوی گل و چمن در هم آمیخته بودند.
چه کسی نشان کامل آزادی را به من می دهد؟
این صندلی،صندلی چراغ و پروانه بود،
نگاه کنید حالا چه کسی بر آن نشسته است؟!

(شیرکو بیکس،بر گرفته از کتاب:آزادی این واژه بی آبرو)

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید