نقدهایی در باب اینترنت ملی
نوشته: بهاره صفوی
منبع: جام جم آنلاین
واقعیت اینترنت ملی چیست؟ آیا ما ایرانیها قرار است از نو اینترنت را اختراع كنیم؟
درواقع اگرچه مطالعات مفهومی طرح اینترنت ملی در مركز تحقیقات مخابرات ایران به پایان رسیده، اما با وجود ابهامهای مطرح شده از سوی مجلس، رسانهها و كارشناسان، هنوز جزییات این طرح در اختیار افكار عمومی قرار نگرفته است. از این منظر شاید بجز مهندس عبدالمجید ریاضی، دبیر شورای عالی فناوری اطلاعات، كسی مزایا و فواید آن را نداند ! شاید از لابه لای سخنان و اظهارات ایشان بشود فهمید كه منظور از اینترنت ملی چیست؟
به طور كلی وجود دلایل مختلف سبب شده كه بحث اینترنت ملی، پرسشهای بسیاری را در ذهن موافقان و مخالفان ایجاد كند. پرسشهایی از این دست كه آیا اینترنت قابل ملی شدن است؟
اگر اینترنت قابلیت ملی شدن را دارد چرا دیگر كشورها به سراغ چنین موضوعی نرفتهاند و اگر اینترنت آنچنان كه مسوولان وزارت ارتباطات بر آن تاكید میكنند بدون یكپارچه شدن قابلیت توزیع مناسب را در كشور ندارد چرا مسوولان اینقدر دیر به این فكر افتادهاند و آیا صرف هزینه سنگین یك میلیارد دلاری و چه بسا بیشتر میتواند تضمینی بر استفاده صحیح از این شبكه در كشور باشد؟
دكتر علی اكبرجلالی، استاد دانشگاه میگوید با اینترنت ملی آشنایی ندارد و چنین واژگانی را در دنیا مشاهده نكردهاست. وی میافزاید: فناوری اطلاعات و ارتباطات برای برداشتن مرزهای جغرافیایی و تسهیل امكانات دسترسی به دانش جهانی برای همگان است و وقتی بحث از اینترنت ملی میكنیم این موضوع زمانی ارزشمند است كه خود را در مجموعه اینترنت جهانی یا قدرت ببینیم و این موضوع انفعال ما و جدا شدن از جامعه جهانی نشود. به گفته دكتر سیاوش شهشهانی، مدیر دامنههای اینترنتی فارسی و دات آی آر (.ir)، ابتدا لازم است چند موضوع از هم تفكیك شود. اگر با اینترنت ملی بخواهند سرعت و ظرفیت ترافیك داخلی را تقویت كنند و به نوعی صرفهجویی در مسیر ترافیك ایجاد شود، مشكلی نیست. در تمام كشورهای دنیا چه آنها كه از سطح بالای اینترنت بهره میبرند، چه كشورهای متوسط همه از این روش یعنی نقطه تماس داخلی استفاده میكنند و مركز ما از سالها قبل این طرح را دنبال میكرد، چرا كه اعتقاد داشتیم با افزایش روز افزون كاربران اینترنتی باید یك نقطه تماس داخلی داشته باشیم؛ ولی گاهی به نظر میآید بعضی كسانی كه در طرح اینترنت ملی شریك هستند با چنین تفكری جلو نیامدهاند و تفكر بر سر تولیت است به جای اینكه مطرح شود اگر ما نقطه تماس داخلی داشته باشیم این كار به نفع مصرف كننده داخلی است.
به همین علت فكر میكنم باید بكوشیم این تمایل به انحصار و تولیت را كنار بگذاریم و به سوی منافع استفاده كننده گام برداریم. داشتن نقطه تماس داخلی هیچ ربطی به اینترنت ملی ندارد. داشتن یك شبكه منسجمIP در كشور باعث میشود اگر زمانی مورد تحریم واقع شدیم، بدون مشكل بتوانیم كارهایمان را انجام دهیم؛ ولی اگر منظور از اینترنت ملی این باشد كه به دور كشور دیواری بكشیم، با خارج از كشور ارتباطی نداشته باشیم یا همه اتصالات از یك كانال محدود و حفاظت شده صورت بگیرد به نظر كار چندان معقولی نیست به علت اینكه منابع مفید بیرون از كشور بسیار بیشتر از منابع داخلی است و در واقع با این كار خودمان را از منابع محروم كردهایم؛ بنابراین باید بدرستی مشخص شود اینترنت ملی با چه هدفی قرار است راهاندازی شود.
رمضانعلی صادقزاده، رئیس كمیته ارتباطات مجلس نیزبا بیان اینكه كلمه اینترنت ملی از نظر واژههایی كه در آن به كار رفته نامأنوس است، میگوید: اینترنت به مفهوم شبكه بینالمللی است كه یك كلمه ملی به آن اضافه شده و میشود شبكه بینالمللی ملی كه این هم ملموس نیست؛ همچنین مهندس پارسا، دبیر سابق انجمن خدمات دهندگان اینترنت میگوید: اینترنت ملی یك تركیب مبهم و متناقض است. اگر دوستان واقعاً قصد مشخص دارند بهترین نام برای این شبكه داخلی، شبكه ملی انتقال اطلاعات بود كه دقیقاً مصداق همین هدفی است كه اشاره میكنند. پارسا همچنین ابراز میكند: در حال حاضر این نگرانی وجود دارد كه ایجاد شبكه ملی دسترسی به اینترنت و سایتهای خارجی را كانالیزه كند. در این صورت ما شبكهای خواهیم داشت كه در واقع یك شبكه محلی و اینترانت است كه بر پایه قوانین و پروتكلهای اینترنتی بنا شده است.
به هرحال بسیاری اعتقاد دارند كه شبكه اینترنت ملی اساسا ضرورت چندانی نداشته و صرف این كه نام آن میتوانست تقابلی را در برابر اینترنت ایجاد كند، مطرح شده است تا از این طریق نیز بتوان تقابلی را با حاكمان اصلی اینترنت ایجاد كرد؛ اما به نظر میرسد حتی اگر كشور به دنبال حفظ نوعی استقلال در عرصه حاكمیت اینترنتی بود، میتوانست مسیرهای قابل قبولتری را دنبال كند، به عنوان نمونه دنبال كردن مذاكرات در عرصه حاكمیت اینترنتی كه ایران بخصوص در جریان اجلاس جامعه اطلاعاتی به شكل مرتب آن را دنبال كرده بود و همچنین رایزنی و مذاكره با بخشی از نهادهای حاكم بر اینترنت نیز میتوانست و میتواند امتیازهای فراوانتری را برای كشور به همراه داشته باشد.
به هرحال آنچه همه بر آن تاكید دارند این است كه شبكه ملی، حال اسم آن را چه اینترنت بنامیم چه اینترانت، میتواند تا اندازهای پاسخگوی بخشی از نیازهای فنی كشور باشد، اما به نظر میرسد اولویتهای بیشتری در زمینه اینترنت در كشور وجود دارد كه توجه به آنها بسیار ضروری احساس میشود.