نمایش پست تنها
  #11  
قدیمی 03-30-2010
آريانا آواتار ها
آريانا آريانا آنلاین نیست.
کاربر بسیار فعال
 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 1,863
سپاسها: : 1,245

743 سپاس در 365 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آمد ندا از آسمان جان را که بازآ الصلا
جان گفت ای نادی خوش , اهلا و سهلا مرحبا


سمعا و طاعه ای ندا , هر دم دو صد جانت فدا
یک بار دیگر بانگ زن تا برپرم بر هل اتی

ای نادره مهمان ما بردی قرار از جان ما
آخر کجا می‌خوانیم؟!! , گفتا : برون از جان و جا !!

از پای این زندانیان بیرون کنم بند گران
بر چرخ بنهم نردبان , تا جان برآید بر علا

تو جان جان افزاستی , آخر ز شهر ماستی
دل بر غریبی می‌نهی , این کی بود شرط وفا !!

آوارگی نوشت شده , خانه فراموشت شده ؟!!
آن گنده پیر کابلی صد سحر کردت از دغا

این قافله بر قافله پویان سوی آن مرحله
چون برنمی‌گردد سرت چون دل نمی‌جوشد تو را

بانگ شتربان و جرس می‌نشنود از پیش و پس
ای بس رفیق و همنفس , آن جا نشسته گوش ما

خلقی نشسته گوش ما , مست و خوش و بی‌هوش ما
نعره زنان در گوش ما , که سوی شاه آ , ای گدا

مولانا
__________________
There's a fire starting in my heart
Reaching a fever pitch and
It's bringing me out the dark
Finally I can see you crystal clear
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید