نمایش پست تنها
  #947  
قدیمی 04-24-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



دلا نزد كسي بنشين كه او از دل خبر دارد

به زير آن درختي رو كه او گلهاي تر دارد

در اين بازار عطاران مرو هر سو چو بيكاران

به دكان كسي بنشين كه در دكان شكر دارد

ترازو گر نداري پس تو را زو ره زند هر كس

يكي قلبي بيارايد تو پنداري كه زر دارد

تو را بر درنشاند او به طراري كه مي آيم

تو منشين منتظر بر در كه آن خانه دو در دارد

به هر ديگي كه مي جوشد مياور كاسه و منشين

كه هر ديگي كه مي جوشد درون چيز دگر دارد

نه هر كلكي شكر دارد نه هر زيري زبر دارد

نه هر چشمي نظر دارد نه هر بحري گوهر دارد

بنال اي بلبل دستان ازيرا ناله مستان

ميان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد

بنه سر گر نمي گنجي كه اندر چشمه سوزن

اگر رشته نمي گنجد ازآن باشد كه سر دارد

چراغ است اين دل بيدار به زير دامنش مي دار

از اين باد و هوا بگذر هوايش شور و شر دارد

چو تو از باد بگذشتي مقيم چشمه اي گشته اي

حريف همدمي شتي كه آبي بر جگر دارد

چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را ماني

كه ميوه نو دهد دايم درون دل سفر دارد

به هر ديگي كه مي جوشد مياور كاسه و منشين

كه هر ديگي كه مي جوشد درون چيز دگر دارد

نه هر كلكي شكر دارد نه هر زيري زبر دارد

نه هر چشمي نظر دارد نه هر بحري گوهر دارد

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید