نمایش پست تنها
  #970  
قدیمی 04-30-2010
رزیتا آواتار ها
رزیتا رزیتا آنلاین نیست.
مسئول و ناظر ارشد-مدیر بخش خانه داری



 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677

9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض 4 رباعی تازه از جعفر شعبانی در رثای صدیقه طاهره (س)

اوج دلبستگی‌ام زهرا(س) بود



4 رباعی تازه از جعفر شعبانی در رثای صدیقه طاهره (س)


خبرگزاری فارس: جعفر شعبانی متخلص به «نسیم» از شاعران آیینی ، چهار رباعی به مناسبت فرارسیدن ایام سوگواری فاطمیه سروده و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.





به خدا دلخوشی‌ام زهرا بود
اوج دلبستگی‌ام زهرا بود
زیر لب زمزمه می‌كرد علی
«نمك زندگی‌ام زهرا بود»

* * *
روزی كه علی یاس كبودش را دید
در كوچه همه بود و نبودش را دید
زهرا كه نماز عشق خود را می‌خواند
در آتش و دود و خون سجودش را دید

* * *
ای ماه من آخر تو سفر كردی
و رفتی جان بهر امامت تو سپر كردی
و رفتی خاكسترم از هجر تو ای شمع دل افروز
از من تو چرا قطع نظر كردی و رفتی؟

* * *
بر فاطمه آن عصمت داور صلوات
بر فخر زنان، بانوی محشر صلوات
خواهی كه همه امور گردد
آسان بفرست بر آن آیت كوثر صلوات


سوگواری حضرت زهرا (س) در تازه‌ترین سروده‌های غلامحسینی

چه گویمت كه خدا خود به كوثرت خوانده


خبرگزاری فارس: محسن غلامحسینی، شاعر آیینی و از برگزیدگان دهمین كنگره شعر عاشورایی ، به مناسبت شهادت حضرت زهرا (س) یك رباعی و غزل سروده و در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.





سراسر از غزل و از قصیده‌ای زهرا
سپیدتر ز سرود سپیده‌ای زهرا
چه گویمت كه خدا خود به كوثرت خوانده
كز آیه‌های طهارت، پدیده‌ای زهرا
یتیم و سائل و دربند، جمله مدیونت
به خواهش دل آن‌ها رسیده‌ای زهرا
كجاست شاخه طوبی به قامت سروت
چو قد و قامت احمد رشیده‌ای زهرا
گرفت از تو طراوت بهار هجده‌بار
به یك خزان چو نهال خمیده‌ای زهرا
از آن كه می‌شنوی ناله محبانت
خوشم كه شعر مرا هم شنیده‌ای زهرا

رباعی :

صبری كه علی داشت دگر سر آمد
فریاد به داد دل حیدر آمد
كز بهر گرفتن گل یاس كبود
از دست خدا، دست پیمبر آمد


__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

استاد فاضل نظری

ویرایش توسط رزیتا : 04-30-2010 در ساعت 12:29 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید