
07-03-2010
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
کلمات محبت آمیز کوتاه وآسان است ، ولی بازتاب آن ها واقعا بی انتهاست .
دیشب در جاده های سکوت درایستگاه عشق هر چه منتظر ماندم کسی برای لمس تنهاییم توقف نکرد و من تنهاتر ازهمیشه به خانه بر گشتم !
هیچ گاه ویترینی نداشته امتا دلم را در آن به نمایش بگذارم ، در قامت یک فروشنده ی دوره گرد عاشق تو شدم ،،عشق مرا می شناسند .
می خوام به سردی شب هام بخندم / می خوام به پوچی فردام بخندم /
وقتی می بینمت با دیگرونی / تو اوج گریه هام می خوام بخندم / می خوام داد برنم تنهای تنهام / می خوام وقتی میگم تنهام بخندم .
ای عزیزم یه چیز میگم که یادت باشه / قول بده که همیشه به یادم باشی ، باشه ؟
می خوام یه چیز بگم ، گرچه دوریم ز هم / نمی ذارم توی دلم ، جا بگیره غصه و غم .
تو طبیبی و من بیمار عشق تو ام ، آیا می توانی مرا درمان کنی ؟ چگونه ؟
از وقتی که رفتی جات خیلی خالیه / نمی تونم توصیف کنم که حالم چه حالیه .
نهادم بر لبت جان و دل فداکردم / گر صد جان دگر داشتم فدایت می کردم .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|