نمایش پست تنها
  #1  
قدیمی 07-14-2010
Setare آواتار ها
Setare Setare آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال

 
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926

875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

مردی در کنار رودخانه ای ایستاده بود. ناگهان صدای فریادی را می شنود و متوجه می شود که کسی در حال غرق شدن است.
فوراً به آب می پرد و او را نجات می دهد. اما پیش از آن که نفسی تازه کند فریادهای دیگری را می شنود و باز به آب می پرد و دو نفر دیگر را نجات می دهد. اما پیش از این که حالش جا بیاید صدای چهار نفر دیگر را که کمک می خواهند می شنود.
او تمام روز را صرف نجات افرادی می کند که در چنگال امواج خروشان گرفتار شده اند، غافل از این که چند قدمی بالاتر دیوانه ای مردم را یکی یکی به رودخانه می انداخت.

__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید