یک ماهی که از حوض بیرون پریده را تصور کن که میدونه آخر عمرشه ، بعد از تلاش بسیار آروم میشه ، فقط به فکر نیازشه ، من همون اندازه به تو نیاز دارم .
************
نگاه ساکت باران به روی صورتم دزدانه میلغزد ، ولی باران نمیدانند که من دریایی از دردم ، به ظاهر گرچه میخندم ولی اندر سکوتی تلخ میگریم .
*********
اگه فروختمت ناراحت نشو ، من آدم فروش نیستم ، گلفروشم .
__________________
تازه تر کن داغ ما را، طاقت دوری نمانده
شِکوه سر کن، در تن ما تاب مهجوری نمانده
پر گشاید شور و شیون از جگرها ای دریغ !
دل به زخمی شعله ور شد، جان به عشقی مبتلا
بر نتابد سینه ما داغ چندین ماجرا
تازه شد به هوای تو دل تنگ ما ای وای !
|