
07-27-2010
|
 |
کاربر فعال  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9
155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
5 مرحله تا تداوم عشق و زندگی مشترک یک زوج
به طور طبیعى مردان و زنان با هم تفاوت هایى دارند، پس چگونه DNA باید پیشدستى کند و موجب شود تا یک زن و مرد تا ابد در کنار هم شاد و خوشحال زندگى کنند
درک تفاوت هاى رفتارى مى تواند کلید این معما باشد که مغز زنان و مردان چگونه روى ازدواج تأثیر مى گذارد و موجب مى شود تا علاقه به یکدیگر براى همیشه و تا آخر زندگى تداوم داشته باشد.
* مرحله اول: ماجرایى رمانتیک
وقتى دو نفر یکدیگر را دوست دارند، مغز آنها شروع مى کند به عاشق شدن.
سیگنال هاى شیمیایى مختلفى در این پروسه دخالت دارند که موجب تقویت این احساس مى شوند، به طورى که زن و مرد از این که در کنار هم هستند، احساس رضایت دارند.
با ایجاد علاقه بین دو نفر، ترشح میزان زیادى هورمون اکسى توسین موجب مى شود تا مرحله جدیدى در روابط آنها آغاز شود.
* مرحله دوم: سرخوردگى
بعد از گذشت چند ماه یا حتى یک سال از ازدواج (ازدواج در مرحله اول) هورمون ها و فعالیت شیمیایى مغز تغییر مى کند و کورتکس مغزى به ما مى گوید که همسر یا شوهر دچار نقص ها و ضعف هایى است و گاهى نسبت به یکدیگر احساس خشم، حساسیت و یا حتى ترس مى کنیم.
ممکن است در مرحله دوم، افکارى متفاوت از مرحله اول به ذهن شما هجوم بیاورد؛ ممکن است این حالت، اول در زن ایجاد شود و با خود فکر کند شوهرش درباره او چه فکرى مى کند.
این حالت بیشتر زمانى اتفاق مى افتد که مرد وقتى احساسى در مورد همسرش دارد، به او نمى گوید و زن احساس مى کند دیگر مورد علاقه او نیست.
گاهى اوقات مردان متوجه نمى شوند که چرا همسرانشان درباره مسائل بسیار کوچک و جزیى از آنها انتقاد مى کنند.
آنان با خود مى گویند ما سال هاست در کنار هم زندگى مى کنیم و بچه داریم.
پس همسرم چه توقعى مى تواند داشته باشد گاهى فکر مى کنند حتماً اشتباهى مرتکب شده اند، اما نمى دانند آن چیست و چگونه باید رفع یا جبرانش کنند.
در این مرحله، فعالیت ها و عملکردهاى شیمیایى مغز در مرحله اول، کاملاً تحلیل مى رود و حتى گاهى از بین مى رود و این افکار به راحتى به مغز خطور مى کند که یک چیزى در مورد هر دو آنها یا یکى از آنها نادرست است.
در این اوقات است که به راحتى مى گویند این فرد همانى نیست که من با او ازدواج کردم، اما نگران نباشید این یک مرحله کاملاً طبیعى است و وجود آن لازم است تا سیستم هاى دو مغز متفاوت براى ادامه زندگى با هم سازگار شوند.
* مرحله سوم: قدرت نزاع و کشمکش
وقتى دو نفر نسبت به هم سرخورده شدند سعى مى کنند تا قدرت نزاع را امتحان کنند.
آن دو سعى مى کنند تا یکدیگر را تغییر دهند و شوهر یا همسر خود را به گونه اى بسازند که روز اول بوده یا درواقع همان طور بوده که روز اول فکر مى کردند.
زن و مرد عاشقى که بحث و جدل درباره این مسئله را آغاز مى کنند، با مشکلات بیشترى مواجه مى شوند و کم کم میزان عشق و علاقه شان کمتر مى شود.
این زمان دردناکى است، زیرا زوج هایى که در مرحله قدرت نزاع و کشمکش گیر مى کنند نمى توانند درک کنند که همین تفاوت هاى مغزى کلید تداوم ازدواج است.
پس از فروکش کردن علاقه و احساس، مرد خواهان استقلال بیشترى است و زن مى خواهد بیشتر وقت خود را با دوستانش سپرى کند.
آنها نمى دانند که هورمون هاى تستسترون و استروژن از علت هاى بروز این تغییرات است.
یکى از نکات اصلى این مرحله، تفاوت دیدگاه ها و رفتارهاى زوجین درباره استقلال بعد از ازدواج است و اصلاً جاى تعجب ندارد که پس از هفت یا هشت سال که وقت صرف تغییر دادن یکدیگر مى کنند، به این نتیجه مى رسند که باید از هم جدا شوند.
طبیعت نیز این اجازه را به افراد نمى دهد که به عقب بازگردند و همه چیز در چرخه زندگى به جلو حرکت مى کند. وقتى که زوجین سرانجام توانستند یکدیگر را خوب بشناسند و بدانند که هرکدام به عنوان مرد یا زن خصوصیات متفاوتى دارند، عشق آنها وارد مرحله تازه اى مى شود.
* مرحله چهارم: بیدارى
چیزى که اکثر زوجین نمى دانند این است که قبل از جدایى یک مرحله دیگرى وجود دارد که اغلب زوجین به آن رسیده اند و آن مرحله بیدارى است.
بعد از مراحل دوستى، نومیدى و جنگ، نوبت مرحله بیدارى است که در آن زوجین به شناختى کامل از یکدیگر دست پیدا کرده اند، به یکدیگر بسیار نزدیک شده اند و فردیت هاى یکدیگر را از بین برده اند.
مرد متوجه شده که همسرش به محبت بیشترى نیاز دارد و زن نیز سرگرمى هاى شوهرش را شناخته، از علاقه او به کارش مطلع شده و مى داند که احتیاج به استقلال بیشترى دارد. در این مرحله زوجین بیدار مى شوند و به شناخت بسیار بیشترى از یکدیگر دست پیدا مى کنند.
در این مرحله مرد و زن ممکن است کوتاه بیایند و اگر کارى از دیگرى سر بزند که مطابق میلشان نباشد، اعتراضى نکنند.
در نهایت مرد متوجه مى شود که همسرش حق دارد و اگر به اندازه کافى و مورد نیاز همسرش در کنارش نباشد، رابطه شان فنا خواهد شد.
زن نیز به این نتیجه مى رسد که مرد اگر به اندازه کافى استقلال نداشته باشد، دچار مشکل جدى خواهند شد.
درواقع، هم وقتى زن و شوهر از هم خیلى دور مى شوند و علاقه اولیه از بین مى رود و هم وقتى به قدرى به هم نزدیک مى شوند که اجازه نمى دهند هر کس استقلال خودش را داشته باشد، یا خود واقعى اش باشد، ازدواج دوام نمى آورد.
* مرحله پنجم: تداوم ازدواج
وقتى زن و مرد این چهار مرحله را به خوبى پشت سر بگذارند، تمایل آنها به جدایى از بین مى رود و در کنار هم زندگى و فرزندان خود را بزرگ مى کنند و براى همیشه عاشق هم باقى مى مانند.
البته این به این علت نیست که مثل یکدیگر شده اند، بلکه حقیقت این است که آنها یاد گرفته اند چگونه با وجود تفاوت ها خوشحال باشند و با خوشحالى در کنار هم زندگى کنند.
* راه هاى پرورش و تقویت ازدواج
۱ـ رعایت تشریفاتى به منزله مسکن:
یک زوج خوشبخت براى این که ازدواج خوبى داشته باشند، باید برخى مسائل را رعایت کنند.
مثلاً شام خانوادگى را فراموش نکنند، وقتى یکى از آنها در سفر است دیگرى حتماً با تلفن، فرستادن اى میل و یا نامه به طرف دیگر بفهماند که به فکرش است و از دورى اش ناراحت است.
این تشریفات به منزله «مسکن» است و ازدواج را نگه مى دارد.
۲ـ احترام و محبت را هرگز فراموش نکنید:
رعایت ادب و احترام و محبت تا ۹۵ درصد ازدواج را مستحکم تر مى کند.
به همسر یا شوهر خود باید محبت کنید. محبت موجب مى شود تا خلأهاى انسان پرشود.
۳ـ به استقلال یکدیگر، احترام بگذارید:
سعى کنید، هنگام عصبانیت همسر یا شوهر خود، خونسردى خود را حفظ کنید و بحث را کوتاه کنید، زیرا بعد از عصبانیت حتماً وقتى شاهد خونسردى شما باشد، از شما معذرت خواهى مى کند.
اگر لازم باشد براى حل کردن مشکلات مى توانید از دوستان، فامیل و یا افراد خانواده تان کمک بگیرد.
البته این نکته را به خاطر داشته باشید که هر انسانى احتیاج به کمى استقلال دارد، باید به طرف مقابل خود این اجازه را بدهید که کمى تنهایى براى خود داشته باشد. اگر دوست دارد در جایى تنها باشد این امکان را به او بدهید
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|