نمایش پست تنها
  #4  
قدیمی 07-27-2010
ابریشم آواتار ها
ابریشم ابریشم آنلاین نیست.
کاربر فعال

 
تاریخ عضویت: Sep 2009
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 7,323
سپاسها: : 9

155 سپاس در 150 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

آيا عشق، واقعاً كور است؟!
تحقيقات اخير نشان داده است كه عشق نتيجه واكنش متقابل مغز (مراكز مربوط به غرايز، احساسات و منطق) و قلب است. جالب است بدانيد؛ قلب نقش مستقل در عاشق شدن بازي مي كند. گاهي عشق اصلا نتيجه يك تصميم عاقلانه و منطقي نيست؛ در واقع مغز در اين ميان نقش اندكي ايفا مي كند. ده ها هزار نرون، اطلاعات دروني بدن را به مغز مخابره مي كنند و در نهايت مركز مربوط به غرايز با بررسي اين اطلاعات و اطلاعات هورموني، دستور بروز عكس العمل هاي فيزيكي اتوماتيك مانند ترس، خشم و شادي ... را صادر مي كند.

هنگامي كه عاشق مي شويد، مغز فرمان مي دهد تا ضربان قلب، تند، پوست سرخ و تنفس عميق تر شود.به لطف تكنيك هاي مدرن عكس برداري از مغز، هم اكنون مي دانيم كه مركز احساسات در مغز كجاست و به اين منطقه در اصطلاح <مغز احساسي> مي گويند. به طور خلاصه وقتي فردي را مي بينيد كه به دلتان مي نشيند، بخش مربوط به غرايز در مغز فعال مي شود و از بخش مربوط به احساسات مي خواهد نظرش را درباره فردِ رويت شده بگويد.

بخش احساسات در تمامي خاطرات ذخيره شده در مغز موقعيت هاي مربوط به اين فرد و اين حس را مورد بررسي قرار مي دهد و نتيجه را چه خوب و چه بد بازگو مي كند. بخش منطقي مغز نيز موقعيت و داده ها را با توجه به معيارهاي خود مي سنجد و ممكن يا غيرممكن بودن ايجاد يك رابطه عاشقانه را به كمك هورمون هاي مختلف مخابره مي كند.
نكته جالب توجه آنجاست كه دانشمندان پس از بررسي تصاوير گرفته شده از مغز يك انسان عاشق متوجه شدند كه در عشق، همان مناطقي درگير مي شوند كه وقتي انسان از مواد مخدر يا مشروبات الكلي به مقدار زياد مصرف مي كند، دچار اختلال مي شوند. كشف اين موضوع، توجيهي براي اين ادعاست كه عشق كور است
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید