خدایا! از خلقت افشین قطبی متشکریم!
شانس با قطبی خیلی یار است که تاریخ خلقتش در فوتبال ایران برمیگردد به سال 1386؛ وگرنه این همه ناکامی و شکست ِ بیصاحب، جان میداد که به گردن او آویزان بشود و دور شهر گرداننده بشود تا عبرتی باشد برای سایرین؛ همین سایرینی که سیسال ناکامی به بار آوردند و هنوز هستند و حالا جسم و جان علیل و ناقص این موجود سیساله را انداختهاند گردن یک کودک سه ساله به نام افشین قطبی.
سایت گل - اهالی فوتبال ایران حتی اگر جملهی تیتر شده را مثل تماشاگران فوتبال روی پارچه ننوشتهاند، بدون شک، از خدا بابت حضور افشین قطبی در ایران متشکر هستند. چون دیگر به راحتی هر ندانمکاری و ضعفی را میتوانند به گردن سرمربی فعلی تیمملی بیندازند و خیالشان هم راحت باشد که نه جواب تندی در کار است، نه تهدید به افشاگری.
جایی برای پیرمردها نیست
آقای حاجرضایی که خیلی دوست دارد کارشناسی فرهیخته و متفاوت باشد تا به حال چند باری در تحلیلهایش از فیلمهای سینمایی یاد کرده و بیشتر از همه به فیلم برادران کوئن یعنی جایی برای پیرمردها نیست، اشاره داشته است؛ اشارهای که میتواند جهتش به سمت خود او هم برگردد و حضور چند دههای و بیفایدهی ایشان را به عنوان مربی و کارشناس یادآور بشود.
شاید تلخ باشد اماحقیقت دارد که کارشناس روشنفکر ما، همیشه مرد سوم و چهارم کسانی بوده که از آنها به عنوان سردمداران فوتبال سنتی یاد میشود.
از دستیار سومی علی پروین در فاجعهی دوحه 1993 تا مشاوره دادن به امیر قلعهنویی.
الف-یادآوری
آقای حاجرضایی در اولین فصل حضور قطبی از حامیانش بود و بعد از باخت بحثبرانگیز چهار بر یک پرسپولیس مقابل استقلال اهواز و حملهی لیدرها به قطبی، از سرمربی آن زمان پرسپولیس خواست که برای حفظ شانش فوتبال ایران را ترک کند.
ب-و اما حالا...
حالا اما گویا افشین قطبی بیشان شده و حضورش برای فوتبال احترام زایلکن ما، مخرب است. آقای حاجرضایی میگوید رفتن قطبی به نفع فوتبال ایران است و نمیگوید ایشان به عنوان کارشناس و دیگران برای بعد از قطبی چه تصمیمی گرفتهاند که در آن منافع فوتبال ایران لحاظ شده باشد. آیا با رفتن قطبی، اردوی اتریش کیفیتش ارتقا پیدا میکند یا ما از بازی کردن با ارمنستان به دیدار با تیم ملی اسپانیا قدم میگذاریم؟ رفتن قطبی به عنوان قطب شر قرار است مثل فیلمفارسیها یکباره همهچیز را درست و دنیا را امن و مشکلات را مرتفع کند؟
باد ما را با خود خواهد برد؟!
پرویز مظلومی از سه بازی برای استقلال چهار امتیاز کسب کرده و تحت فشار است. پس طبیعیست وقتی نمیتواند با سازمان لیگ به خاطر برنامهریزی اشتباهش رو در رو بشود، وقتی نمیتواند در مقابل بت ذهنی طرفداران استقلال یعنی امیر قلعهنویی شانسی داشته باشد، به سراغ کوتاهترین دیوار برود و کاسه کوزههای باخت داده و نتیجه نگرفتنهای احتمالی را سر افشین قطبی بشکند؛ بیآنکه یادش باشد که از 5 گلی که تیمش در سه بازی به ثمر رسانده، سه گل توسط بازیکن ملیپوشش یعنی میلاد میداودی زده شده است.
الف-کاشانی عامل قهرمانی
کاشانی با اخراج نکردن قطبی بعد از باخت چهار بر یک مقابل استقلال اهواز باعث قهرمانی پرسپولیس شد.
این جمله را پرویز مظلومی گفته است.
امیدواریم که امسال فتحالله هم همین نقش را در استقلال ایفا کند و پرویز خان را با هر نتیجهای که کسب میکند در سمتش نگه دارد تا استقلال بدون امیر قلعهنویی هم قهرمان را تجربه کند.
ب-یادآوری
البته در مورد افشین قطبی هیچ مدرکی نه موجود است نه قابل استناد. حضور در آفریقای جنوبی که هیچ، قهرمان کردن پرسپولیس هم که میلیونها نفر شاهدش بودند، به نام قطبی نوشته نخواهد شد.
استیلی و مرزبان و کاشانیها-حبیب و داود که تدارک پرسپولیس در آن فصل بود- همه عامل قهرمانی بودهاند اما سرمربی تیم هیچ نقشی در آن موفقیت نداشته است. فقط برای یادآوری ذکر میشود که مدیریت قهرمانیآور آقای کاشانی در آن سال، با اهمال و سهلانگاری، موجب شد که 6 امتیاز از امتیازاتی که قطبی برای پرسپولیس آورده بود، دود بشود برود هوا، پنداری که از اول نبوده!
نقطه سر خط!
این شیر آسیا...
خلقت قطبی برای فوتبال ایرانی این حسن را هم دارد که گذشتهاش را به کل فراموش کرده است. فوتبالی که امروز همه دم از قدرت و بزرگیاش میزنند و اعتقاد دارند توسط افشین قطبی کوچک شده، محض اطلاع دوستان، در این سی سال یکبار هم قهرمان جام ملتهای آسیا نشده است و تنها دو بار از هشت بار ممکن توانسته به جامجهانی صعود کند. فوتبالی که از بزرگیاش باد به غبغب بزرگان میافتد، با بلاژویچ و ایویچ هم به بنبست خورد و در کار ِ زار چنین موجودی، هم بهترین مربی لیگ برتر یعنی امیر قلعهنویی ماند، هم علی دایی به عنوان پرافتخارترین فوتبالیست ایرانی.
الف-خودنشکنهای آینهشکن
در فیلم سنتوری سکانسی است که پدر علی با دیدن وضعیت پسرش معتادش شروع میکند به انتقاد از رفتار و اخلاق او؛ علی برمیگردد و نگاهی به پدر میاندازد و میگوید برو خودتو اصلاح کن.
این جمله را فوتبال ایرانی و سرنشینان سیسالهاش باید روزی سیبار تکرار کنند تا شاید امیدی به بهبود اوضاع و احوال باشد.
ب-یادآوری
نرفتن به جامجهانی 2010 تمام و کمال بر گردن قطبی؛ چون تیم ما با آقای دایی که عالی نتیجه گرفته بود! قهرمان نشدن در جامملتهای پیشرو هم باز به گردن قطبی. باقی ناکامیها را چه کسی گردن میگیرد؟ حذف در مرحلهی گروهی ِ جام ملتهای 92. باخت به کرهجنوبی در یکچهارم نهایی جام ملتهای قبلی. نرفتن به جامجهانی 90 و 94 و 2002. مقصر این ناکامیها چه کسی یا چه کسانی هستند؟ این مقصرین از فوتبال ایران کنار رفتهاند یا هنوز حضور دارند؟
فقط به مقدماتی جامجهانی 94 و خوردن سه گل از کره و چهار گل از عربستان اشاره میکنیم. علی پروین سرمربی بود و حالا هم مدعی درجه یک تیم پرسپولیس. ناصر ابراهیمی هنوز مربیگری میکند و دو دستیار دیگر، یکی مایلیکهن است سرمربی فعلی سایپا و دیگری امیر حاجرضاییست؛ کارشناس همیشهگی تمام مسابقات فوتبال؛ داخلی و خارجی، همه رقمه.
شانس با قطبی خیلی یار است که تاریخ خلقتش در فوتبال ایران برمیگردد به سال 1386؛ وگرنه این همه ناکامی و شکست ِ بیصاحب، جان میداد که به گردن او آویزان بشود و دور شهر گرداننده بشود تا عبرتی باشد برای سایرین؛ همین سایرینی که سیسال ناکامی به بار آوردند و هنوز هستند و حالا جسم و جان علیل و ناقص این موجود سیساله را انداختهاند گردن یک کودک سه ساله به نام افشین قطبی.
__________________
یک پاییز فقط برای من و تو
ویرایش توسط shokofe : 08-09-2010 در ساعت 10:52 AM
|