موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #71  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

شانزده

خوابم می اید
خوابم می اید اما
باید دوباره تمام کتاب کوکب را دوره کنم
بی گلایه وگریه که نمی توان
به دیدار دیار دور رؤیا رفت
باید به رکعت سکوت و صدای کبوتر فرو شوم
باید به پنجره ی باز و پرواز پوک پر بیندیشم
به جریمه های نانوشته ی جمعه های کودکی
به گلوی گرفته و گریه ی گیتار
به طنین ترانه و طبل تندر
باید به حقارت ابرها بیندیشم
به بیم بارش باران
به سرود سکت اشک
خوابم می اید اما
باید به اندازه ی گریه یی کوتاه هم که شده
به تو بیندیشم
شاید نگاه گرم تو
در لابه لای این همه رویا
یا در خیال این همه خمیازه گم شده باشد
چه کنم ؟ زیبا جان
باید بیابمت
به این گریه های گاله به گاه بالش و بستر
خو کرده ام دیگر
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید