موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #123  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

دریا رفیقمون بود


بستر داغ ماسه بادبزن حصیری
دریا پر از ستاره هزار تا راه شیری
خزر دوباره داغه ‚ مثل تن تو بانو
چن تا بهار گذشت از گم شدن تو بانو
دریا رفیقمون بود ‚ تو او روزای روشن
نه شب بود نه ظلمت ‚ دریا بود و تو و من
دریا من رو صدا بزن
تا گم بشم تو موج تو
بذار از عمق گریه ها
پل بزنم به اوج تو
برای با تو بودن ‚ دل می زنم به دریا
می رم تا عمق آبی ‚ آخر راه رویا
تو آخرین ترانه ‚ منتظرت می مونم
بازم مثه گذشته هم نفست می خونم
دریا رفیقمون بود ‚ تو اون روزای روشن
نه شب بود نه ظلمت ‚ دریا بود و تو و من
دریا من رو صدا بزن
تا گم بشم تو موج تو
بذار از عمق گریه ها
پل بزنم به اوج تو
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید