موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #129  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

گرگ و میش

لابه لای استکان ها ‚ همیشه حرف ستاره س
شب ما روز میشه اما روزمون شب دوباره س
تو باید باشی و نیستی ‚ همپیاله ی همیشه
بی تو روز و شب ندارم ‚ زندگیم تو گرگ و میشه
تو اسیر قصه بودی زندگی برات قفس بود
واسه تو دریا یه جرعه واسه من یه قطره بس بود
حتی تو بازی رفتن
تو جلوتری ستاره
واسه این چشمای بسته
شب و روز فرقی نداره
بیا یک لحظه خیال کن ‚ قصه مون ورق نخورده
فکر کن اون بادبادکا رو باد نابلد نبرده
بیا یک نفس ‚ یه لحظه ‚ باز من رو ببر به دیروز
بذار از تو گر بگیرم تو همون شعله ی تن سوز
پشت این چشمای ابری توی ایینه تویی! تو
این صدا رو از تو دارم نفس سینه توی ! تو
حتی تو بازی رفتن
تو جلوتری ستاره
واسه این چشمای بسته
شب و روز فرقی نداره
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید