موضوع: یغما گلرویی
نمایش پست تنها
  #150  
قدیمی 04-27-2008
SonBol آواتار ها
SonBol SonBol آنلاین نیست.
معاونت

 
تاریخ عضویت: Aug 2007
محل سکونت: یه غربت پر خاطره
نوشته ها: 11,775
سپاسها: : 521

1,688 سپاس در 686 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

من رو بشکن

من رو بشکن ! ‌من رو بشکن ! من از اینه سرشارم
توی این قاب صد پاره ‚ بازم عکس تو رو دارم
من رو بشکن !‌ من رو بشکن ! صدام از پا نمی افته
بازم تن می زنم از شب ‚ توی هرشعر ناگفته
من رو بشکن اگه شب از هجوم واژه غمگینه
غریو انعکاسم من !‌ صدای اینه اینه
دوباره من ! دوباره من ! ترانه ساز شب شکن
خسته و لال و بی نفس ‚ تو این شب عربده زن
دوباره پارک سوت کور دوباره خاطرات دور
کنج همون نیمکت سبز ‚ بغض لگدکوب چمن
ببین !‌ خورشید بیداری ‚ همین فانوس کم نور
چراغ روشن شعرم ‚ چقدر از سایه ها دوره
من رو بشکن !‌ من رو بشکن ! شکستن عادته اینجا
غزلسازی چه دشواره چه مردن راحته اینجا
برای خنجر کینه ‚ تو این ظلمت غلافی نیست
واسه بیداری دریا یه موج مرده کافی نیست
دوباره من ! دوباره من ! ترانه ساز شب شکن
خسته و لال و بی نفس ‚ تو این شب عربده زن
دوباره پارک سوت کور دوباره خاطرات دور
کنج همون نیمکت سبز ‚ بغض لگدکوب چمن
__________________
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید