مقصد
همیشه تا خونه تون هی قدمام رو می شمارم
اما باز وقت رسیدن یه قدم کم میارم
یکی هست که قبل من می رسه به دستای تو
اون همونی که هیچوقت نمیگه : دوست دارم
اون همونه که نگاهش یه شب بارونیه
اون همونه که غزل تو حنجره ش زندونیه
اون همونه که برات ترانه پیشکش می کنه
اون همونه که صداش یه گریه ی پنهونیه
اون منم ! تنهاترین ترانه خون
آخرین قاصدک نامه رسون
مقصد نامه ی پنهونی من
من و تکیه گاه گریهات بدون
اگه باشی می توینم تقویم رو وارونه کنیم
شب و با ستاره ها دوباره همخونه کنیم
بیا هفتا آسمون رو بشماریم بالا بریم
موهای فرشته ها ی قصه رو شونه کنیم
یکی هست که پا به پات تا آسمون بالا بیاد
یکی هست که تو رو حتی بیشتر از خودت بخواد
یکی هست که شونه ش رو بسپاره به هق هق تو
وقتی بادبادک عشق رو می بره دستای باد
اون منم ! تنهاترین ترانه خون
آخرین قاصدک نامه رسون
مقصد نامه ی پنهونی من
من رو تکیه گاه گریه هات بدون
|