نمایش پست تنها
  #303  
قدیمی 08-21-2010
ELVIS آواتار ها
ELVIS ELVIS آنلاین نیست.
کاربر علاقمند
 
تاریخ عضویت: Mar 2010
محل سکونت: TEHRAN
نوشته ها: 105
سپاسها: : 5

17 سپاس در 12 نوشته ایشان در یکماه اخیر
ELVIS به AIM ارسال پیام ELVIS به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.
ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز.. وای خدای من، خیلی درست کردی.. حالا برش گردون.. زود باش. باید بیشتر کره بریزی..
وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم؟؟ دارن می‌سوزن. مواظب باش. گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی.. هیچ وقت!! برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی. نمک بزن... نمک......
زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟
شوهر به آرامی گفت: فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه احساسی دارم!
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید