ایستگاه مرکزی - central station
سال تولید : ۱۹۹۸
کشور تولیدکننده : فرانسه و برزیل
محصول : آرتور کان و مارتین دِو کلرمون تونر
کارگردان : والتر سالس
فیلمنامهنویس : مارکوس برنستاین، ژوئاون امانوئل کارنییرو، بر مبنای داستانی نوشتهٔ سالس
فیلمبردار : والتر واروالهو
آهنگساز(موسیقی متن) : ژاک مورلمبوم و آنتونیو پینتو
هنرپیشگان : فرناندا مونتهنگرو، ماریلیا پیرا، وینیسیوس دِ اولیویرا، سویا لیرا، اوتون باستوس، اوکتاویو اوگوستو و استلا فریتاس
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۳ دقیقه
̎دورا̎ (مونتهنگرو) که در گذشته معلم بوده و روزهای سختی را گذرانده، اکنون در ایستگاه مرکزی ریودوژانیرو برای مردم نامه مینویسد. ̎آنا̎ (لیرا) و پسرش، ̎ژزوئه̎ (دِ اولیویرا)، از مشتریان او هستند. ̎ژزوئه̎ هرگز پدرش را ندیده و امیدوار است از طریق نامهنگاری ردی از او بیابد. ̎دورا̎ در بازگشت به خانه، همراه همسایهاش، ̎ایرنه̎ (پیرا) نامههائی را که نوشته، مرور میکند و در موردشان تصمیم میگیرد. برخی را پست میکند و بقیه را به سادگی دور میریزد. بیشتر نامهها، از جمله نامهٔ ̎ژزوئه̎، در کشوئی جای میگیرند. ̎آنا̎ و ̎ژزوئه̎ دوباره پیش ̎دورا̎ میآیند تا نامهٔ دیگری بفرستند. در راه بازگشت، ̎آنا̎ در اثر تصادف با اتوبوس کشته میشود. ̎دورا̎ ابتدا به وضعیت مصیبتبار پسرک توجهی نمیکند، ولی بالاخره تصمیم میگیرد کمکش کند تا پدرش را بیابد...
● سالس، کارگردان برزیلیالاصل در نخستین ساختهٔ ̎مهم̎ خود، سعی فراوانی میکند تا الگوهای سینمای مطرح جشنوارههای جهانی ـ و از جمله الگوهای سینمای نوین ایران ـ را سرمشق قرار دهد. در کنار این، فیلم به لحاظ ساختاری و اجرائی به شدت تحت تأثیر سینمای کلاسیک قرار دارد. تلفیق این دوگونه، حاصلی به نام ایستگاه مرکزی دارد که کاملاً غافلگیر کننده است. سالس در این فیلم نشان میدهد فراتر از یک فیلمساز غیر انگلیسی زبان صرف، بر قواعد کار اشراف کامل دارد و برای همین از تمام فیلمهائی که به آنها ارجاع میدهد، بهترین بخشها را برگزیده است. فیلم حتی از الگو و کلیشهٔ بچهای تنها در یک جاده و در حال دویدن که معرف سینمای ایران در همین مقطع زمانی است، بهره میبرد. اما این صحنه را هم در کلیت کار به گونهای جای میدهد که تماشاگر آشنا، تنها در پایان فیلم به تشابهات پی میبرد. ایستگاه مرکزی یک بازی فوقالعاده از مونتهنگرو دارد که برایش کاندیدای دریافت بهترین بازیگر نقش اول هم میشود و جز حضور در فهرست اسکار، پروندهٔ موفقی در زمینه حضورهای جهانی برای خودش دست و پا میکند که سبب میشود نام سالس در میان فیلمسازان مهم جشنوارههای پایان دههٔ ۱۹۹۰ جای گیرد.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|