واحد کاماندوئی نیروی دریائی - NAVY SEALS
سال تولید : ۱۹۹۰
کشور تولیدکننده : امریکا
محصول : (کریون)
کارگردان : لوئیس تیگ
فیلمنامهنویس : چاک فارر و گاری گلدمن
فیلمبردار : جان آلونزو
آهنگساز(موسیقی متن) : سیلوستر لیوی
هنرپیشگان : چارلی شین، مایکل بین، جوآن والی کیلمر، ریک روسوویچ، سیریل اورایلی، بیل پاکستن، نیکلاس کدی، نهمه فضلالله و دنیس هیزبرت
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه
ـ سرنشینان یک هلیکوپتر نیروی دریائی امریکا که توسط یک قایق جنگی عرب ساقط شده، اسیر میشوند و تحت شکنجه قرار میگیرند. گروهی از سربازان تیم ویژه نیروی دریائی به رهبری ̎جیمز کارن̎ (بین) و ̎سروان دیل هاوکینز̎ (شین) به طرف بندری در دریاری مدیترانه راه میافتند. از آنجا به مقر تروریستها حمله کرده و دو زندانی امریکائی را آزاد میکنند ولی یک مصری را ـ که ظاهراً زندانی آنان است ـ به اضافهٔ محمولهای از موشکهای استینگر جا میگذارند. در واشنگین مصاحبهای را به ̎کارن̎ نشان میدهند که با ̎بن شاهد̎ (کدی)، رهبر یک گروه تروریستی صورت گرفته: ̎شاهد̎ همان زندانی مصری است. ̎کارن̎ که میخواهد به هر ترتیب شده موشکهای استینگر را نابود کند، با ̎کلر وران̎ (والی کیلمر)، خبرنگاری نیمه لبنانی که با ̎شاهد̎ مصاحبه کرده، تماس میگیرد. ̎کلر̎ ابتدا حاضر به همکاری نیست ولی وقتی یکی از موشکها، هواپیمای حامل یک هیأت میانجیگر صلح الجزایری را نابود میکند، اطلاعات خود را در اختیار ̎کارن̎ میگذارد. گروهی از سربازان نیروی دریائی در سواحل بیروت با چتر پائین میآیند. پسر بچهای به نام ̎علی̎ (فضلالله) آنان را به عمارت مخروبهای که موشکها در آنجا انبار شده میبرد. ̎کارن̎، ̎سروان هاوکینز̎ را که مجروح شده نجات میدهد و گروه، عمارت را منفجر کرده و پا به فرار میگذارند در حالی که ̎شاهد̎ و مردانش در تعقیب آنان هستند. سربازانی که زنده ماندهاند خود را به کنار دریا میرسانند. پس از زد و خوردی شدید، ̎شاهد̎ که با قایقی قصد فرار دارد، توسط ̎هاوکینز̎ به قتل میرسد.
ـ به تصویر کشیدن چالشهای بزرگ سیاسی همواره مورد توجه کمپانیهای فیلمسازی امریکائی بوده، و این فیلم نیز بهانهای یافته تا با نمایش صحنههائی پر زد و خورد و انباشته از خشونت، به مذمت تروریسم و فعالیتهای خرابکارانه ـ این بار در لبنان ـ بپردازد. البته واحد کاماندوئی ... تا حدودی از درون مایههای سیاسی خالی است، اما این خلاء را با کلیشههائی که در اغلب فیلمهای ̎سلاح و کشتار̎ میبینیم، جبران میکند. بین که در قعر اقیانوس جیمز کامرون (۱۹۸۹) یک افسر خطرناک و روانی بود، حالا در واحد کاماندوئی... فرماندهٔ یک گروه سختکوش و پرتلاش است و نقش افسر روانی را به شین سپرده است. اما پرداخت این دو شخصیت توسط کارگردان، تحت الشعاع دل مشغولی و توجه او به پرداخت صحنههای عظیم و پر زد و خورد قرار گرفته است. مثلاً صحنهٔ مربوط به کشتی تجاری ̎لاتانیا ̎ صرفاً بهانهای است برای نمایش مهارت بدلکاران و عظمت و اهمیت نیروی دریائی اسپانیا که آن همه سلاح، تجهیزات، زیر دریائی و هلیکوپتر را بی آنکه کاربردی مؤثر داشته باشند، در اختیار گروه کاماندوهای ضد تروریست قرار میدهد! و اینها همه زمانی طعنهآمیز جلوه میکند که همزمان با نمایش فیلم روی پردهٔ سینماها، تیترهای خبری رسانهها حاکی از شکست واحدهای نظامی و عملیات ارتشی امریکا در چند نقطهٔ جهان است.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|