دلیجان جنگی - The War Wagon
سال تولید : ۱۹۶۷
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : ماروین شوارتس
کارگردان : برت کندی
فیلمنامهنویس : کلر هوفیکر، برمبنای رمان آدمبد نوشته خودش.
فیلمبردار : ویلیام هـ. کلوتیر.
آهنگساز(موسیقی متن) : دیمیتری تیومکین.
هنرپیشگان : جان وین، کرک داگلاس، هوارد کیل، رابرت جونیر، کینان وین، بروس کابوت، بروس درن، امیلیو فرناندز و والورا نولند.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۱ دقیقه.
دهه ۱۸۷۰. "تا جکسن" (جان وین) که با افترا و دروغ "فرانک پییرس" (کابوت) ـ صاحب یک معدن ـ به زندان افتاده و زمین سرشار از طلایش را از دست داده، از زندان آزاد میشود و برای گرفتن انتقام، نقشهای میکشد تا نیممیلیون دلار طلای "پییرس" رااز دلیجان جنگیاش بدزدد. برای اینکار، او از "لوماکس" (داگلاس)، هفتتیرکشی که قبلاً برای "پییرس" کار میکرده؛ "وس کاتلین" (کینان وین)، راننده دلیجان؛ "بیلی هایات" (واکر جونیر) متخصص مواد منفجره و سرخپرستی بهنام "لوی" (کیل) کمک میگیرد. "پییرس" ۱۲،۰۰۰ دلار به "لوماکس" پیشنهاد میکند تا "جکسن" را بکشد، اما "لوماکس" به طمع سهمش از طلاها نمیپذیرد. "جکسن" به کمک سرخپوستها نقشهاش را اجرا میکند، جاده را میبندد و دلیجان را منفجر میکند. "لوماکس"، "پییرس" را میکشد و کیسههای طلا به دلیجان "کاتلین" منتقل میشوند. سرخپوستها "کاتلین" را میکشند و میخواهند طلاها را تصاحب کنند، اما بر اثر انفجاری کشته میشوند. واگن "کاتلین" نیز به تخته سنگی برخورد میکند و سرخپوستان گرسنه طلاها را به جای آرد میبرند. "لوماکس" خشمگین، اسب "جکسن" را بر میدارد و میرود. "جکسن" که بدون اطلاع "لوماکس" مقداری از طلاها را برداشته، سهم "بیلی" و "کیت" (نولند)، همسر "کاتلین" را میدهد و برای "لوماکس" پیغام میفرستد که برای گرفتن سهمش بیاید. "لوماکس" در پی سهمش میآید، اما "جکسن" میگوید که طلاها باید شش ماه در محل پنهانیشان بمانند، در این مدت "لوماکس" باید شبانهروز از "جکسن" مراقبت کند!
٭ وسترنی جمعوجور و دیدنی (بهرهمند از سه بازی درخشان وین، داگلاس و کیل در نقش یک سرخپوست) که کوششی بهشمار میآید برای احیای وسترنهای کلاسیک فیلم لحظههای کمدی بسیاری دارد که خوب پرداخت شدهاند.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|