مجلس رقص هیولا - MONSTER'S BALL
سال تولید : ۲۰۰۱
کشور تولیدکننده : آمریکا و کانادا
محصول : لی دانیلز
کارگردان : مارک فورستر
فیلمنامهنویس : ویل روکوس و میلو آدیکا
فیلمبردار : روبرتو شیفر
آهنگساز(موسیقی متن) : اش و اسپنسر
هنرپیشگان : بیلی باب تورنتن، پیتر بویل، هیت لجر، شان کامز، هالی بری، تیلر سیمپسن و ماس دف
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۲ دقیقه
̎هنک گروتوفسکی̎ (تورنتن) زندانبانِ اهل جرجیا، نوشخوار قهار و نژادپرستی است که قبلاً پلیس بوده؛ پدرش، ̎باک̎ (بویل) از بیماری آمفیزم در شرف مرگ است و پسر دیگرش، ̎سانی̎ (لجر) نیز در بند اعدامیهای زندان مشغول به کار است. وقتی ̎سانی̎ خودکشی میکند، ̎هنک̎ سخت تکان خورده، کارش را رها میکند و به افسردگی شدیدی دچار میشود. تا اینکه شبی به کمک ̎لتیسیا̎ (بری) زنی آفریقائی ـ آمریکائی میشتابد که پسرش، ̎تایرل̎ (کلمون) با ماشین تصادف کرده است. وقتی ̎تایرل̎ میمیرد، ̎لتیسیا̎ و ̎هنک̎ بهگونهای نامنتظر، خود را جانهائی همدرد و همدل مییابند که درد و رنج به یکدیگر پیوندشان داده است. اما دیری نمیگذرد که ̎هنک̎ در مییابد ̎لتیسیا̎، بیوهٔ ̎لارنس ماسگرو̎ (کامز) است ـ مردی اعدامی که او و برادر فقیدش از تدارکدهندههای اصلیِ مرگش با صندلی الکتریکی بودهاند.
● بری نقشی را قبول کرد که همه میگفتند دوست ندارد: زن طبقهٔ کارگری کمهوش و عاری از ظرافت، که با لهجه و واژگانی یادآور کلیشههای قدیمی حرف میزند (آنهم در حالیکه قبلاً در بولوورثِ وارن بیتی، ۱۹۹۸)، او هجوی بر این تیپ شخصیت ساخته بود). نتیجه، اما یکی از بهترین نقشهای کارنامهٔ او و بازیهای سال ۲۰۰۱ شد. بعضیها برانگیخته شده از هنرنمائی او، کل فیلم را نیز ستودند، اما مجلس رقص هیولا بیشتر مجموعهای از تکههای خوب است. قطعات تأثیرگذار اما پراکندهای از رنج و خشم ـ و همجواری مرگهای غافلگیرکننده با صحنههای جسورانه و جلوههای نژادپرستی ـ که فورستر و فیلمنامهنویسانش نتوانستهاند از مجموع آنها به پیام روشنی برسند. رویکرد کمینه گرایانهٔ آنها پرسشهای زیادی برمیانگیزد: مثلاً معلوم نیست تورنتن چرا از پسرش (لجر) تا اینحد بیزار است و به همین دلیل اعمال هر دو شخصیت توجیه نشده باقی میماند. کامز در نقش زندانی محکوم به مرگ عمق و اصالت غیرمنتظرهای دارد و خود تورنتن با تصویرش از دردِ مسکوت، مکملی برای بازیاش در مردی که آنجا نبودِ برادران کوئن (۲۰۰۱) میسازد.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|