والدو پیر بزرگ - The Great Waldo Pepper
سال تولید : ۱۹۷۵
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : جرج روی هیل
کارگردان : هیل
فیلمنامهنویس : ویلیام گُلدمن، برمبنای داستانی نوشته هیل.
فیلمبردار : رابرت سورتیس.
آهنگساز(موسیقی متن) : هنری منسینی.
هنرپیشگان : رابرت ردفورد، بو سونسن، بو بروندین، سوزان ساراندون، جفری لوئیس، ادواردد هرمان، فیلیپ برانز، جین پیترز، مارگوت کیدر و اسکات نیومن.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۸ دقیقه.
نبراسکا، سال 1926. «والدو پپر» (ردفورد)، خلبان هواپیماهای تکنفره زمان جنگ جهانی اول، برای گرداندن مردم در آسمان بلیت میفروشد و برایشان قصهای تعریف میکند: «ارنست کسلر» (بروندین)، بهترین خلبان جنگی آلمانیها، به تنهائی سه هواپیمای آمریکائیها را سرنگون کرده و بعد، وقتی مسلسل «والدو» گیر کرده، به جای آنکه او را هم بزند، برایش سلام نظامی فرستاده است. حاصل داستان دروغ نیست، فقط «والدو» در آن نقشی نداشته است. «والدو» با خلبان دیگری بهنام «آکسل اولسن» (سونسن) وارد سیرکهوائی «دکتر دیلهوفر» (برانز) میشود تا پول کافی برای ساختن هواپیمائی را فراهم کند که دوستش، «ازرا استایلز» (هرمان) طراحی کرده و با آن میتواند نمایشی بهتر از نمایشهای «کسلر» اجرا کند. وقتی دوست «آکسل»، «مریبت» (ساراندون) در حین نمایش کشته میشود، «والدو» و «آکسل» از پرواز منع میشوند؛ و «والدو» با حسرت تلاش «ازرا» را برای شکست دادن «کسلر» در پرواز نمایشی تماشا میکند، تلاشی که به مرگ «ازرا» منجر میشود. «والدو» بهعنوان بازیگر بدل به هالیوود میرود و در فیلمی که براساس نبردهای هوائی افسانهای «کسلر» ساخته میشود - و در آن، «کسلر» نقش خودش را بازی میکند - ایفای نقش میکند. و بالاخره، بهعنوان بدل رودرروی قهرمان محبوب خویش قرار میگیرد. او و «کسلر» در حین فیلمبرداری از نقششان خارج میشوند و به نبردی واقعی میپردازند و کارگردان فرصتطلب فیلم هم فیلمبرداری را ادامه میدهد. وقتی برتری «والدو» بر «کسلر» ثابت میشود، او همان سلام نظامی افسانهای را برای «کسلر» میفرستد و هر دو هواپیما که بهشدت آسیب دیدهاند، میان ابرها ناپدید میشوند.
* والدو پیر بزرگ با تدوین خاطرهانگیز عکسهای تاریخی، شروعی نوستالژیک دارد. اما بعد معلوم میشود که هیل اینبار هوسهایش را حسابی کنترل کرده است و نمیگذارد جلوههای شیک فیلمهای قبلی خودش، بوچ کسیدی و ساندنس کید (1969) و دغلبازی (1973)، تکرار شود. فیلم بارون سرخِراجر کورمن (1971) کاوش عمیقتری در رمز و راز جسارت انتحاری خلبانان جنگ جهانی اول است، ولی هیل در سومین بررسیاش از مرزهائی که تنگتر و تنگتر میشود، از درون یک کارخانه رویاسازی به کارخانه دیگری که مدتها قبل به دلیل اشاعه هوانوردی متمدن و مقررات ایمنی تعطیل شده است، ادای دین میکند و از همان آغاز اذعان میکند که فیلمش فقط یک فیلم است و ریشههایش را باید در روزهای قدیمی معصومیت و ماجراجوئی، جائی میان سریال دوره صامتِ مخاطرات پالین و فیلم فرشتگان دوزخ (هوارد هیوز، جیمز ویل، مارشال نیلان و لوتر رید، 1930)، جستوجو کرد.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|