گروگانگیری در قطار زیرزمینی - The Taking Of Pelham 123
سال تولید : ۱۹۷۴
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : گابریل کاتسکا و ادگار شِریک
کارگردان : جوزف سارجنت
فیلمنامهنویس : پیتر استون، برمبنای رمانی نوشته جان گادی.
فیلمبردار : اوئن رویزمن
آهنگساز(موسیقی متن) : دیوید شایر
هنرپیشگان : والتر ماتا، رابرت شا، مارتین بالسام، هکتور الیزوندو، ارل هیندمن، جیمز برودریک، دیک اونیل و لی والاس.
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۴ دقیقه.
«ستوان گاربر» (ماتا) باخبر میشود که چهار فرد مسلح - «آقای آبی» (شا)، «آقای سبز» (بالسام)، «آقای خاکستری» (الیزوندو) و «آقای قهوهای» (هیندمن) - یک قطار زیرزمینی پُرجمعیت (پلهم 123) را ربودهاند و تقاضای یک میلیون دلار باج کردهاند. یک ساعت برای تحویل پول فرصت داده شده و اگر تأخیر بشود، آنان در هر دقیقه یک مسافر را میکشند. در حالی که سیستم متروی نیویورک تقریباً متوقف شدهاست. «آقای آبی» تقاضاهایش را با بیسیم به «گاربر» میگوید. شهردار (والاس) پس از ترددیدهای بسیار، بالاخره با پرداخت پول موافقت میکند و در نهایت پول درست بهموقع تحویل داده میشود. «آبی» به «گاربر» دستور میدهد که با به کار انداختن مترو، باز گذاشتن مسیر و جمع کردن افراد پلیس از ایستگاهها، راه فرار آنان را هموار کند. سپس با راهاندازی مکانیسمی در قطار که بینیاز از راننده میتواند به راهش ادامه دهد، چهار سارق از قطار به بیرون میپرند و تمام مسافران را در قطاری که با سرعتی دیوانهوار حرکت میکند، تنها میگذارند. «گاربر» از طریق ایستگاهی که گروه امیدوار است بتواند از آن فرار کند، وارد مترو میشود. «آقای سبز» موفق به خروج میشود؛ «آقای قهوهای» را به خاطر نافرمانی میکشد؛ و وقتی «آقای آبی» میفهمد که محاصره شده، خودکشی میکند. در اینجا، قطار به لطف مکانیسمی در قطارها که اگر سرعت از حد مشخصی بالاتر رفت، خودبهخود ترمز میکند، متوقف میشود. «گاربر» نیز در جستوجوی «آقای سبز»، بالاخره او را گیر میاندازد.
* در فیلم نامه بیش از شخصیت پردازی به حادثهپردازی توجه شده است. از این نظر فیلم موفق است، هرچند اصالت کار فدای ایجاد تعلیق میشود. طرح داستانی فیلم واضح و بیابهام مینماید و سازجنت در کارگردانی ضرباهنگ سریع و مناسبی دارد. اما نقطه قوت فیلم عمدتاً در بازیگری و خصوصاً جذابیتهای کار ماتا و شا نهفته است که در مجموع اثر را به فیلم اکشنی سرگرم کننده و بیادعا بدل میکنند.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|