ورتر جوان - LE JEUNE WERTHER
سال تولید : ۱۹۹۲
کشور تولیدکننده : فرانسه
محصول : آلن سارد
کارگردان : ژاک دوییون
فیلمنامهنویس : ژاک دوییون
فیلمبردار : کریستوف پولاک
آهنگساز(موسیقی متن) : فیلیپ سارد
هنرپیشگان : اسماعیل ژوله منبهی، توما برهمون، سیمون کلاوییر، پییر مزرت، فی آناستازیا، میرن کاپلو و سانی لبراتی
نوع فیلم : رنگی، ۹۴ دقیقه
ـ پاریس. ̎اسماعیل̎ (منبهی) و گروهی از دوستانش که همگی حدوداً چهارده سالاند، برآشفته از خبر خودکشی یکی از دوستانشان، ̎گیوم̎ و اقناع نشده از توضیحات معلمان یا والدین دربارهٔ این حادثه، در پی کشف دلیل خودکشی بر میآیند. آنان در مییابند که ̎گیوم̎ دلباختهٔ زن مو طلائی جوان و مرموزی به نام ̎میرن̎ (کاپلو) بوده و او را دنبال میکنند. در این بین، ̎اسماعیل̎ که بیش از پیش با ̎گیوم̎ مرده هم ذاتپنداری میکند، آرام آرام دلباختهٔ ̎میرن̎ میشود و همانند ̎گیوم̎ از دور حرکتهای او را تعقیب میکند. این وسوسهٔ ̎اسماعیل̎ با خواندن داستان ̎ورتر گوته̎ تشدید میشود و کمکم بر دوستیها و رابطههای او و دوستانش تأثیر مختلکنندهای میگذراند. به ویژه رابطهٔ ̎اسماعیل̎ و دوستش، ̎تئو̎ (برهمون) به تیرگی میگراید. در یک مهمانی رفقا که ̎اسماعیل̎، ̎میرن̎ را نیز دعوت کرده، معلوم میشود مثل ̎گیوم̎ عشق او نیز بیپاسخ است و ̎میرن̎ بیشتر با ̎تئو̎ گرم میگیرد. ̎اسماعیل̎ به دوستان نگرانش اطمینان میدهد که خیال ندارد مثل ̎گیوم̎ خودکشی کند ولی به دنبال کردن ̎میرن̎ از دور ادامه میدهد.
ـ از دههٔ ۱۹۷۰ دوییون جایگاهی حاشیهای اما پایدار در سینمای مؤلف فرانسه داشته است و فیلمهای صمیمی و معمولاً کم خرجش، مرتب به مایههای شخصی تضادهای ادیپی و رابطههای دردناک پرداختهاند. ورتر جوان بر مبنای ماجرائی در جوانی خود دوییون است. فیلم به لطف بازیگران نوجوان فوقالعادهاش قابل دسترستر و جذابتر از برخی کارهای قبلی است و در نگاه اول شبیه فیلمهای دیگر فرانسوی دربارهٔ بلوغ به نظر میرسد، هرچه فراتر از غم غربت ملایم میرود و حال و هوائی مملو از رنج و اندوه به زندگی جوانان امروزیاش میبخشد. فیلم مثل داستان ولفگانگ گونه پژوهشی است در لایههای پیچیدهٔ امیال جوانی و شکلگیری هویت.
__________________
درمان غم عشق بگویم که چه باشد
وصل است و بهار است و می بربط و چنگ است
....
زنهار مرو هیچ سوی بیشه ی عشاق
چنگال غمش تیزتر از چنگال پلنگ است
----
ئه و روژه ی "مه جنون" له زوخاو نوشی ...مه ینه ت فه وتانی، کفنیان پوشی
من بومه واریس له قه وم و خویشی . . . سپاردی به من ئازاری و ئیشی
|