کاش من هم جسارت داشتم ...
هم اندازه ی تو ...
یا کسی آن دورها در انتظار من نبود ...
یا من چیزی برای از دست دادن نداشتم ...
آن وقت
می آمدم ...
می آمدم تا آنجا
تا انتها ...
تا همان جایی
که میشود فریاد شد ...
بی صدا همه صدا شد ...
می آمدم ...!
از وقتی که رفتی
پي خودت ...
بی خود همه ی آینه ها را میشکنم !
بیچاره دلم
فکر می کندبا تو
یک آینه فاصله دارد ...!
__________________
-------------------------------
ای تو همیشه در میان
آمدمت که بنگرم
گریه امان نمی دهد 
|