
10-06-2010
|
 |
کاربر خيلی فعال 
|
|
تاریخ عضویت: Jan 2010
نوشته ها: 2,007
سپاسها: : 926
875 سپاس در 242 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
شرح گزارش به نقل از امرداد
«آدمي موجودي ابزارساز است و دوست دارد طبيعت را دگرگون كند. انسان شدن او هم با ابزارسازي و دگرگوني زيستبوم و طبيعت آغاز شد. اما اگر در گذشته، چنين هراسي نبود كه بيش از اندازه از منابع طبيعي بهرهبرداري كند، امروز نگران آن است كه مبادا سرچشمههاي طبيعي رو به پايان باشد. با اينهمه، شگفت است كه باز ميكوشد هر چيزي را كه در طبيعت هست، دستكاري كند و فرآوردههاي تازهاي پديد بياورد. غافل از اين كه ديگر طبيعت دستنخوردهي چنداني براي دستكاري آدمي برجاي نمانده است.»
آنچه بازگو شد گوشهاي از سخنان عبدالحسين وهابزاده، استاد دانشگاه، در همايش ملي طبيعتگردي و تنوع زيستي بود. او در بخش ديگري از سخنان خود گفت: «امروز ما با يك رفتار نادرست روبهرو هستيم. اين نادرستي در گرايش آدمي به دستكاري طبيعت نهفته است. در گذشته، دگرگون كردن طبيعت، ما را انديشمند و نيرومند ميساخت اما اكنون همين كار بلاي جان ما شده است. شرايطي كه امروز در آن بهسر ميبريم، از يكسو برخاسته از دانش سدهي بيستويكم است و از سويي ديگر همانند رفتار انساني است كه در روزگار كهن نوسنگي زندگي ميكرد و ميخواست هرآنچه را ميبيند دگرگون كند و طبيعت را به ويراني بكشد.»
وهابزاده رهايي از چنين شرايطي را در گرو آموزش و فرهنگسازي دانست و گفت: «بايد به انساني كه هيچ چيز را ارج نميگذارد، مگر آنچه خود ساخته است، ياد داد كه گونهها، اكوسيستم و آموزههاي پدران ما، اندوختههاي باارزشي هستند كه بايد بهاي آنها را شناخت. اگر ما آموزش را به شيوهاي پيوسته بهكار بگيريم، خواهيم توانست كه در رفتار مردم، دگرگوني پديد بياوريم. اين تنها راهي است كه ميتواند طبيعت را از نابودي رهايي ببخشد.»
بهرام زهزاد، استاد دانشگاه و كارشناس دورههاي اكوتوريسم، از ديگر سخنرانان اين همايش بود. او كه موضوع «اكوتوريسم و گياهان» را براي سخنراني خود برگزيده بود، دربارهي فراواني گونههاي گياهي ايران، گفت: «كشور ما از ديد گوناگوني گياهي، دومين كشور در جنوبباختري(:غربي) آسيا است. در ايران 8 تا 10 هزار گونهي گياهي يافت ميشود؛ به سخن ديگر، در هر هزار كيلومتر مربع، 200 تا 500 گونهي گياهي ديده ميشود. گونههايي هم كه ويژهي هر ناحيه است و به آنها «آندميسم» ميگويند، ٢٠درصد گونههاي گياهي ايران را ميسازند. براي نمونه، در كوير لوت و كوير نمك، گونههاي گياهي يافت ميشود كه ويژهي اين دو جا است و همانند آنها را در جايي ديگر نميتوانيد بيابيد. از اينرو براي گردشگران اروپايي كه در سرزمينهاي خود حتا گسترهي كمي از كوير را هم در اختيار ندارند، بسيار ديدني است.»
او ايران را گاهوارهي گياهان لالهاي دانست و از آوازهي فراوان «لالههاي واژگون» ايران سخن گفت. گياه «پامچال صخرهاي» نيز تنها در ايران يافت ميشود. از همينرو، اين گياه از ديرباز مورد توجه و كنجكاوي گردشگران و مسافران اروپايي بوده است.
محمد درويش، نويسندهي چندين كتاب درباره اقتصاد و توسعهي پايدار، در سخناني با عنوان «بومگردي تهديد يا فرصتي براي مهار بيابانزايي»، از شاخصي به نام «سرزمين شاد» در زيستبومشناسي ياد كرد و گفت: «بر پايهي اين شاخص، ميتوان كشورهاي جهان را از ديد توسعهي انساني، ردهبندي كرد. كشور ما در سال 2006 ميلادي در جايگاه 67 جهاني بود، اما در سال 2009 به پلهي 81 رسيد، حتا كشور عراق هم دو پله از ما بالاتر است.» به گفتهي وي در جدول پايداري زيستبومي نيز در ميان 145 كشور، ايران در جايگاه 135 ايستاده و اينها نشانههايي است كه ما را از آيندهي بومگردي(اكوتوريسم) ايران نگران ميكند.
اين سخنران، توسعهي درست را هنگامي شدني دانست كه در انديشهي آدمي دگرگوني پديد آمده باشد. او 7/89درصد سرزمين ايران را خشك دانست و گفت: «با اين گستره از خشكي كه سرزمين ما را دربرگرفته است، باز دست به ويران كردن طبيعت ميزنيم درحالي كه بايسته است كه مردم را با شيوهي درست بهرهجويي از طبيعت آشنا كنيم. بومگردي نيز چيزي نيست جز سفري براي نيايش طبيعت؛ سفري كه بايد برپايهي دانايي انجام گيرد.»
در اين همايش كه در تالار گردهماييهاي هتل المپيك برگزار شد، رضا نوري از «پيشينهي پيوند انسان و طبيعت» سخن گفت و بابك موسوي به «نگاه آفرينشگرانه در محيطزيست» پرداخت. او از تجربههاي خود در عكاسي از جانوران كمياب ايران سخن گفت و بايستگي عكاسي از محيطزيست و گونههاي ناياب پرندگان را برشمرد. به سخن او، عكاسي ميتواند نقش باارزشي در نگهداري محيطزيست ايران داشته باشد. موسوي گفت: «يك عكاس با گرفتن عكسي خوب و رسانهاي كردن آن، ميتواند آگاهي ما را دربارهي گونههاي جانوراني كه چه بسا در آستانهي نابودي باشند، بيشتر كند.»
در نشست تخصصي اين همايش، افزونبر آنچه بازگو شد، مهران كوشان دربارهي «تاريخ تنوع زيستي» سخن گفت و ايرج ميلاني «شناسايي سامانهي اطلاعات گيراييهاي گردشگري» را با باشندگان نشست در ميان گذاشت. در بخش نخستين اين نشست نيز نخست فياضي، رايزن و دبير كميتهي ملي طبيعتگردي، سخنان كوتاهي گفت و آنگاه پيام «عامري»، معاونت سازمان ميراث فرهنگي، صنايعدستي و گردشگري خوانده شد. عامري در بخشي از پيام خود يادآور شده بود: «از سوي سازمان ملل، سال 2010 سال گردشگري و گوناگوني(:تنوع ) زيستي نامگذاري شده است. اين نامگذاري، درخواستي از مردم جهان است تا ارج موضوع را دريابند و براي ساختن زندگي بهتر بر روي زمين، تلاش كنند. چرا كه اين مساله با سرنوشت ما گره خورده است. صنعت گردشگري نيز ميكوشد تا از آسيب به فرهنگها بكاهد. يكي از شاخههاي مهم اين صنعت، طبيعتگردي است. طبيعتگردان آموختهاند تا در گردشهاي مسولانهي خود، كمترين آسيبي به طبيعت نرسانند.»
سخنان سلاجقه، فرنشين سازمان جنگلها و مراتع و آبخيزداري كشور، و نيز شاعري، قايممقام سازمان حفاظت محيطزيست، از ديگر بخشها بود. سلاجقه گفت: «آنچه در چهارسوي كشور ما رخ ميدهد، هشداري به ما هم هست. آتشسوزي 200 هكتار از جنگلهاي روسيه در شمال ايران، سيلابهاي پاكستان در خاور(:شرق) و جنوبخاوري كشور، ريزگردهايي كه از عربستان و عراق سرچشمه گرفته و جنوب و جنوبباختري كشور ما را دربرگرفت، همه پيامدهاي سادهانگاريهاي آدمي به عنصرهاي پايهاي زندگي، آب و خاك و گياه، است.»
سپاسداري از خانوادهي غلامرضا جعفري، محيطباني كه در راه نگاهباني از طبيعت ايران، جان خود را از دست داد و نيز پخش فيلمي از ماني ميرصادقي دربارهي «حياتوحش ايران» از ديگر برنامههاي همايش طبيعتگردي و تنوع زيستي بود.
http://amordad6485.blogfa.com
__________________
من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|