
10-17-2010
|
 |
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 16,247
سپاسها: : 9,677
9,666 سپاس در 4,139 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
تشخيص
تشخيص
براى آنکه در مورد اولويتها بتوانيد تصميم بگيريد (به مبحث درک موقعيت مراجعه کنيد). بايد تشخيص کاملى داشته باشيد و براى تشخيص درست، روى اين موارد تکيه کنيد: چگونگى وقوع حادثه، وضع مجروح، عوارض، نشانهها و سطح هوشياري.
- چگونگى وقوع سانحه: اين امر مربوط مىشود به اينکه چگونه حادثه اتفاق افتاده يا چگونه بدحالى شروع شده است. مىشود اين اطلاعات را اگر ممکن باشد از مصدوم يا يکى از حاضرين بهدست آورد. بهعنوان مثال مجروح ممکن است فقط بتواند بگويد ”من ليز خوردم و به زمين افتادم“ در حالىکه يک شاهد حادثه ممکن است بگويد ”من ديدم که پيرمرد به زمين افتاد و سر آن به ديوار خورد“. به چگونگى وقوع حادثه کاملاً توجه نشان دهيد زيرا ممکن است نشانههاى راهنما از جراحت احتمالى را در بر داشته باشد، بهويژه زمانىکه شما احتمال مىدهيد که با مواردى نظير بيمارى قند يا مرض قلبى روبهرو هستيد داشتن سابقهٔ پزشکى مصدوم بسيار مؤثر است. اگر امکان دارد از جزئيات وضع مصدوم يادداشت برداريد زيرا براى پزشک قابل استفاده است.
هرگز مصدوم را دستپاچه نکنيد و بهخاطر داشته باشيد که کليه اطلاعات را هنگامىکه پزشک يا اورژانس سر رسيد به آنها بدهيد.
- عوارض: عبارت است از آنچه که مصدو حس مىکند و براى شما توصيف مىکند - قابل استفادهترين آنها احساس درد است.
اگر مصدوم بههوش است از او بپرسيد که آيا درد دارد و اگر دارد کجاى وى درد مىکند؟ اول آن نقطه را معاينه کنيد و سپس ساير نقاطى را که در آنها درد احساس مىشود دنبال کنيد و بهخاطر داشته باشيد که درد شديد در يک ناحيه ممکن است جراحت وخيم در ساير نقاط را که درد کمترى دارد بپوشاند.
ساير عارضههاى قابل استفادهاى که مصدوم ممکن است به آنها اعتراف کند، حالت تهوع، سرگيجه، احساس سرما و گرما يا از دست دادن کنترل ماهيچهها يا بىحسى باشد و تمام عوارض بايد بهوسيله معاينه فيزيکى براى يافتن نشانهاى از جراحت يا بيمارى تحقيق شوند.
اگر مصدوم بىهوش باشد يا بهدليل گيج بودن يا شوکه بودن حرفهاى وى چندان قابل اعتماد نباشد در اين حالت تشخيص نمىتواند براساس عارضهها انجام شود بلکه تشخيص بايستى براساس اطلاعاتى که از شاهدها و نشانهها بهدست مىآيد انجام مىشود.
- نشانهها: نشانهها، جزئياتى هستند که مىتوانيد با استفاده از حواس خود (ديدن، لمس کردن، شنيدن و بوکردن) آنها را مشخص سازيد. اينها ممکن است نشانههاى جراحتهائى نظير خونريزي، ورم، از ريختافتادگى يا نشانههاى وخامتهائى نظير تب و (يا) ضربان سريع يا ضربان نامنظم باشند. تمام اين نشانهها ممکن است بلافاصله ظاهر شوند يا تصادفاً مشاهده يا بر اثر معاينه کشف شوند.
__________________
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرارِ در تکرار پایانی نمی بینم
به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گَردی به دامانی نمی بینم
چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ، گردن بند ارزانی نمی بینم
زمین از دلبران خالی است یا من چشم ودل سیرم؟
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم
خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم
استاد فاضل نظری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|