به به میبینم که دوستان جمع شدین شیرینی خورون.
خدا و دس ای ترافیکه.

دیروز غروب تا رسیدم خونه کلافه شدم.این همه ماشین یه هویی از کجا ریخته تو این شهر.یه بنده خدا یه مرغ با خودش اورده بود تو اتوبوس تا رسیدیم به مقصد 6تا تخم گذاشت.فقط این وسط موتور سوارا حال میکردن.خدا هر موتوریگیش نیاشتیم