نمایش پست تنها
  #7  
قدیمی 12-09-2010
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


داستان مردی که کشتی اش غرق شد و در جزیره ای پناه گرفت .

کشتی مردی ماهیگیر در یک طوفان سهمگین غرق شد اما این مرد به گونه ی معجزه آسایی نجات یافت و توانست خود را به جزیره ای برساند .این مرد با رنج بسیار برای خود یک کلبه چوبین ساخت . روزی برای فراهم کردن آب به جنگل رفته بود ؛ وقتی به کلبه برگشت دید که کلبه دارد آتش می گیرد.
به بخت بد خود نفرین کرد و گفت : خدایا در این جزیره بی کس افتاده ام و اکنون که برای ساخت کلبه ای این همه رنج کشیدم باید این گونه از میان برود . چه کنم ؟ مرد از اندوه و افسردگی خوابش برد .
صبح روز بعد با صدای بوق یک کشتی از خواب پرید ؛ او نجات یافته بود!
وقتی سوار کشتی شد ، از ناخدا پرسید چگونه پی بردید که من در این جزیره هستم؟
ناخدا پاسخ داد : ما نشانه هایی را که با دود نشان می دادید دیدیم و دانستیم کسی در آن جزیره ی غیر مسکونی گرفتار شده است .
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید