نمایش پست تنها
  #1276  
قدیمی 12-12-2010
shokofe آواتار ها
shokofe shokofe آنلاین نیست.
ناظر ومدیر تالار پزشکی بهداشتی و درمان

 
تاریخ عضویت: Feb 2010
محل سکونت: تهران
نوشته ها: 4,109
سپاسها: : 3,681

5,835 سپاس در 1,524 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نه تو می مانی
نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی

به حباب نگران لب یک رود قسم
و به کوتاهی آن لحظه ی شادی که گذشت

غصه هم خواهد رفت
آن چنانی که فقط خاطره ای خواهد ماند

لحظه ها عریانند
به تن لحظه خود جامه اندوه مپوشان هرگز
تو به آیینه، نه، آیینه به تو خیره شده است
تو اگر خنده کنی او به تو خواهد خندید
و اگر بغض
آه از آیینه ی دنیا که چه ها خواهد کرد

گنجه ی دیروزت
پر شد از حسرت و اندوه و چه حیف!
بسته های فردا، همه ای کاش ای کاش...
ظرف این لحظه ولیکن خالیست
ساحت سینه پذیرای چه کس خواهد بود

غم که از راه رسید
در این سینه بر او باز مکن
تا خدا یک رگ گردن باقیست
تا خدا هست،
به غم وعده این خانه مده...
آره به دلت غم راه نده

__________________
یک پاییز فقط برای من و تو

ویرایش توسط shokofe : 12-12-2010 در ساعت 02:12 PM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید