
12-17-2010
|
مدیر روانشناسی  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
دیدم تو خواب وقت سحر شهزاده ای زرین کمند نشسته بر اسب سفید میومد از کوه و کمر رفت آتش به دلم زد نگاهش می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش کاش که دلم رسوا بشه دریا بشه این دو چشم پر آبم روزی که بختم وا بشه پیدا بشه اونکه اومد تو خوابم شهزاده رویای من شاید تویی آن کس که شب در خواب من آید تویی تو از خواب شیرین ناگه پریدم او را ندیدم دیگر کنارم بخدا جانم رسیده از غصه بر لب هر روز و هر شب در انتظارم به خدا دیدم تو خواب وقت سحر شهزاده ای زرین کمند نشسته بر اسب سفید میومد از کوه و کمر رفت آتش به دلم زد نگاهش می رفت و آتش به دلم می زد نگاهش
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|