برای مشاهده تصویر در اندازه واقعی روی من کلیک کنین
کاش میدانستم ... به چه می اندیشی ؟
که چنین گاه به گاه
میسرانی بر چشم.... غزل داغ نگاه !
می سرایی از لب.....شعر مستانه آه !
راز زیبایی مژگان سیاه
در همین قطره لغزنده غم ....پنهان است !
و سرودن از تو
با صراحت ! بی ترس ! .... باز هم کتمان است !
کاش میدانستم ... به چه می اندیشی ؟
رنج اندوه کدامین خواهش
نقش لبخند لبت را برده ؟
نغمه زرد کدامین پاییز ...
غنچه قلب تو را پژمرده ؟؟
کاش میدانستی .... به چه می اندیشم ؟
که چنین مبهوتم ....
من فقط جرعه ای از مهر تو را نوشیدم !
با تو ای ترجمه عشق "خدا" را دیدم !
آه ای میکده ام !
گاه بیداری را
از من و بیخبری هیچ مخواه !
که من از مستی خود هشیارم !
کاش میدانستی ... به چه می اندیشم !
کاش میدانستی!
__________________
-------------------------------
ای تو همیشه در میان
آمدمت که بنگرم
گریه امان نمی دهد 
|