نمایش پست تنها
  #414  
قدیمی 01-19-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض


جعفرخان از فرنگ برگشته

داستان:
عبارت مثلی بالا به افراد کم مایه ­ای اطلاق می­شود که گمان می­کنند چیزی می­دانند و در مقام فضل فروشی چند واژه­ی خارجی را چاشنی کلام کنند.
بعضی از جوانان کم ­سواد چند صباح که به خارج از کشور سفر کرده باشند با مغلق گویی و استعمال کلمه ­ی بیگانه و تلفیق رطب ویابس هم ­عرض و آبروی خویش می­برند و هم سامعه شنونده را آزار میدهند.
به این دسته افراد از باب طنز وتعریض گفته می­شود:
جعفرخان از فرنگ برگشته یا به عبارت دیگر: جعفرخان از فرنگ آمده، یعنی خودستایی می­کند در حالی­که چیزی بارش نیست.

«حسن مقدم» فرزند «محمد تقی احتساب الملک» (خورشیدی 1277 - 1304) در نگارش داستان­های کوتاه و مناظره­ های نمایشی و مزاح و نیشخند در فولکور ایران و گردآوری امثال و حکم و افسانه ­ها زحمت زیادی کشیده و آثار خود را به زبانهای فارسی و فرانسه می­نوشت.
حسن مقدم نویسنده­ای توانا و شیرین قلم بود و با مقالات و نوشته های خود به زبان فرانسه در محافل ادبی جهان شهرت و معروفیت پیدا کرده بود و با بزرگان و دانشمندانی چون «آندره ژید» و «مازاریک» سیاستمدار و نخستین رییس جمهور چکسلواکی و «رومن رولان» و «هانری ماسه» و «ماسینیون» دوستی و مکاتبه داشت.
حسن مقدم نیز که تازه از اروپا به ایران بازگشته بود در کنفرانس ­هایی درباره­ی تئاتر و تاریخ تئاتر، سخنرانی­هایی ایراد کرد و پس از چندی نمایشنامه ­ی معروف خود به ­نام «جعفرخان از فرنگ آمده» را نوشت و خود نیز در نمایش آن که شب هشتم فروردین 1301 خورشیدی در سالن گراند هتل تهران داده شده بود، بازی کرد.
این نمایشنامه ­ی کمدی یک پرده­ای است که در آن از طرز رفتار و گفتار جوانان از فرنگ برگشته و همچنین از خرافات و تعصبات بیجای ایرانیان محافظه کار انتقاد شده است.

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید