
01-23-2011
|
 |
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی 
|
|
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172
3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
گرگ باران دیده
داستان:
این ترکیب وصفی که اکنون به صورت ضرب المثل درآمده کنایه از افراد مجرب و آزموده است که گرم و سرد روزگار را چشیده، نشیب و فراز زندگی را در نور دیده، در بوته سختیها و دشواریها آبدیده شده باشند.
مثل بالا بیشتر درمحل ذم و کمتر به منظور مدح و ستایش به کار میرود.
علامه دهخدا در مورد این مثل سائر و مصطلح معتقد است که :
« گرگ بچه از باران میترسد و در وقت باران از سوراخ خود بیرون نمیآید هرچند گرسنه و تشنه باشد، اما چون گرگی بیرون خانه ی خود باشد و از اتفاقات، او را باران درگیرد و ببیند از او آفتی و ضرری نمیرسد بار دیگر دلیر میشود و از باران خائف نمیگردد .»
اگر به همین دلیل و علت بسنده کنیم باید بگوییم گرگ بچه باران دیده ! نه گرگ باران دیده، زیرا واژهی گرگ در این ترکیب وصفی ناظر بر گرگهای بزرگ است که در صحاری و بیابانها به دنبال طعمه تلاش و دوندگی میکنند. اگر غرض و مقصود گرگ بچه بود اولا گرگ بچه را به جای گرگ در مثل بالا به کار میبردند.
شادروان دکتر محمد معین هم در فرهنگ جامع و بی نظیر خود به نقل از سایر فرهنگها ذیل واژه ی گرگ راجع به ریشه ی این ضرب المثل مینویسد :« گویند گرگ از باران میترسد و در باران از سوراخ خود بیرون نمیآید اما همین که در صحرا باشد و باران بخورد دیگر ترسش میریزد .»
ولی از همه ی اینها محتملتر « گرگ بالان دیده » میباشد که در اینجا معنی لغوی «بالان» به معنای دام و تله است. یعنی گرگی که یک بار در تله افتاده باشد و یا از دام و کمین شکارچی رسته باشد تجربهای گرانبها دارد و به قولی دیگر گرفتار نخواهد شد.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن
دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی
خالید حسامی( هیدی )
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|