نمایش پست تنها
  #6  
قدیمی 03-28-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



س

سال به دوازده ماه ما می بینیم یكدفعه هم تو ببین
سال به سال دریغ از پارسال
سالها میگذاره تا شنبه به نوروز بیفته
سالی كه نكوست از بهارش پیداست
سبوی خالی را بسبوی پر مزن
سبوی نو آب خنك دارد
سبیلش آویزان شد
سبیلش را باید چرب كرد
سپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزت برسد
سخن خود تو كجا شنیدی، اونجا كه حرف مردمو شنیدی
سر بریده سخن نگوید
سر بزرگ بلای بزرگ داره
سر بشكنه در كلاه، دست بشكنه در آستین
سر بی صاحب میتراشه
سر بیگناه، پای دار میره اما بالای دار نمیره
سر پیری و معركه گیری
سر تراشی را از سر كچل ما میخواد یاد بگیره
سر حلیم روغن میرود
سر خر باش، صاحب زر باش
سر را با پنبه میبرد
سر را قمی می شكنه تاوانش را كاشی میده
سر زلف تو نباشد سر زلف دگری
سرش از خودش نیست .
سرش به تنش زیادی میكنه
سرش به كلاش میارزه
سرش بوی قرمه سبزی میده
سرش توی حسابه
سرش توی لاك خودشه
سرش جنگه اما دلش تنگه
سرش را پیراهن هم نمیدونه
سر قبری گریه كن كه مرده توش باشه
سر قبرم كثافت نكن از فاتحه خواندنت گذشتم
سر كچل را سنگی و دیوانه را دنگی
سر كچل و عرقچین
سركه مفت از عسل شیرین تره
سركه نقد بهتر از حلوای نسیه است
سركه نه در راه عزیزان بود --- بار گرانیست كشیدن بدوش !
" سعدی "
سر گاو توی خمره گیر كرده

سر گنجشكی خورده
سر گنده زیر لحافه
سرم را میشكنه نخودچی جیبم میكنه
سرم را سرسری متراش ای استاد سلمانی --- كه ما هم در دیار خود سری داریم و سامانی .
سرنا را از سر گشادش میزنه
سرناچی كم بود یكی هم از غوغه اومد
سری را مه درد نیمكند دستمال مبند
سری كه عشق ندارد كدوی بی بار است .
" لبی كه خنده ندارد شكاف دیوار است ... "
سری كه عشق ندارد كدوی بی بار است .
" لبی كه خنده ندارد شكاف دیوار است ... "
سزای گرانفروش نخریدنه

سسك هفت تا بچه میآره یكیش بلبله
سفره بی نان جله، كوزه بی آب گله
سفره نیفتاده ( نینداخته ) بوی مشك میده
سفره نیفتاده یك عیب داره ! سفره افتاده هزار عیب
سفید سفید صد تومن، سرخ و سفید سیصد تومن، حالا كه رسید به سبزه هر چی بگی میارزه
سقش سیاه است
سگ بادمش زیر پاشو جارو میكنه
سگ باش، كوچك خونه نباش
سگ پاچه صاحبش را نمیگیره
سگ، پدر نداشت سراغ حاج عموشو میگرفت
سگ چیه كه پشمش باشه
سگ درحضور به از برادر دور
سگ در خانه صاحبش شیره
سگ داد و سگ توله گرفت
سگ دستش نمیشه داد كه اخته كنه
سگ را كه چاق كنند هار میشه
سگ زرد برادر شغاله
سگست آنكه با سگ رود در جوال
سگ سفید ضرر پنبه فروشه
سگ سیر دنبال كسی نمیره
سگش بهتر از خودشه
سگ كه چاق سد گوشتش خوراكی نمیشه
سگ گر و قلاده زر ؟
سگ ماده در لانه، شیر است
سگ نازی آباده، نه خودی میشناسه نه غریبه
سگ نمك شناس به از آدم ناسپاس
سگی به بامی جسته گردش به ما نشسه
سگی كه برای خودش پشم نمیكند برای دیگران كشك نخواهد كرد
سگی كه پارس كنه ، نمیگیره
سلام روستائی بی طمع نیست
سنده را انبر دم دماغش نمیشه برد
سنگ به در بسته میخوره
سنگ بزرگ علامت نزدنه
سنگ بنداز بغلت واشه
سنگ خاله قورباغه را گرو میكشه
سنگ كوچك سر بزرگ را میشكنه
سنگ مفت، گنجشك مفت
سنگی را كه نتوان برداشت باید بوسد و گذاشت
سواره از پیاده خبر نداره، سیر از گرسنه
سودا، به رضا، خویشی بخوشی .
سودا چنان خوشست كه یكجا كند كسی !
" دنیا و آخرت به نگاهی فروختیم " " قصاب كاشانی "
سودا گر پنیر از شیشه میخوره

سودای نقد بوی مشك میده
سوراخ دعا را گم كرده
سوزن، همه را میپوشونه اما خودش لخته
سوسكه از دیوار بالا میرفت مادرش میگفت : قربون دست و پای بلوریت
سهره ( سیره ) رنگ كرده را جای بلبل میفروشه
سیب سرخ برای دست چلاق خوبه ؟
سیب مرا خوردی تا قیامت ابریشم پس بده
سیبی كه بالا میره تا پائین بیاد هزار چرخ میخوره
سیبی كه سهیلش نزند رنگ ندارد !
" تعلیم معلم بكسی ننگ ندارد "
سیلی نقد به از حلوای نسیه !



__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید