
04-05-2011
|
مدیر روانشناسی  
|
|
تاریخ عضویت: Sep 2007
نوشته ها: 2,834
سپاسها: : 1,221
2,009 سپاس در 660 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
بهار باور کن
بـــــــــــــــهـــــــار بـــــــــــاور کــــــــــن
باز كن پنجرهها را كه نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه كنار هر برگ
شمع روشن كرده است
همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
كوچه یكپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه جشن اقاقی ها را
گل به دامن كرده ست
باز كن پنجره ها را ای دوست
هیچ یادت هست
كه زمین را عطشی وحشی سوخت
برگ ها پژمردند
تشنگی با جگر خاك چه كرد
هیچ یادت هست
توی تاریكی شب های بلند
سیلی سرما با تاك چه كرد
با سرو سینه گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناك چه كرد
هیچ یادت هست
حالیا معجزه باران را باور كن
و سخاوت را در چشم چمنزار ببین
و محبت را در روح نسیم
كه در این كوچه تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
خاك جان یافته است
تو چرا سنگ شدی
تو چرا اینهمه دلتنگ شدی
باز كن پنجره ها را
و بهاران را
باور كن
فریدون مشیری
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|