نمایش پست تنها
  #905  
قدیمی 04-27-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

«حسينقلي خاني»

هر گاه در منطقه اي بي نظمي و غارت و يغماگري از ناحيه ارباب قدرت مشاهده شود و قوانين جاريه نتواند حقوق ضعفاء و زير دستان را احقاق كند آن نوع حكومت جابرانه را ( حسينقلي خاني ) خوانند حكومت حسينقلي خاني يعني حكومت ظلم و ستم و خود مختاري .

اكنون ببينيم حسينقلي خان كيست و چگونه حكومت ميكرد كه بصورت ضرب المثل در آمده است:
***********
مرحوم دهخدا راجع باين ضرب المثل چنين مينويسد ( حسينقلي خاني كنايت از هرج و مرج و فوضي است . گويند بدان دليل كه در روزگار حسينقلي خان ابوغداره امور فوضي بوده است چنين شهرتي بوجود آمده است.(2) وقتيكه بتاريخچه زندگي حسينقلي خان ابوقداره در كتاب ( جغرافياي تاريخي و تاريخ لرستان ) تاليف آقاي علي محمد ساكي مراجعه شد و از ارباب اطلاع در ايران و عراق نيز تحقيق بعمل آمد معلوم شد كه بزعم و استنباط علامه دهخدا اين حسنقلي خان همان حسينقلي خان ابوقداره است كه قدرت فراوان و استبداد مطلق و كشتارهاي بيرحمانه اش اين ضرب المثل را بوجود آورده است چه براي ادامه قدرت و نفوذ خود بسختي مردم را استثمار ميكرد و همه چيز را براي خود ميخواست .
حسينقلي خان در زمان ناصر الدينشاه قاجار والي پشتكوه لرستان بود و قبلاً لقب (صارم السطنه ) داشت و از طرف دولت ايران درجه امير توماني يعني سرلشگري هم بوي اعطاء شده بود مردي سخت خشن و ديكتاتور و در عين حال جنگجو و كاردان بود از آنجهته ويرا لايق و كاردان ميدانند كه سپاهيانش در آنزمان بطور قطع يكي از مرتب ترين افواج موجود در كشور بشمار ميامد و با رعايت اصول سپاهيگري در منطقه لرستان اداره ميشد مخصوصاً سواران پاركابي والي از نظر نظم و انضباط بي نظير بودند .
حسينقلي خان ابوقداره و ساير واليان لرستان اظلا از اعراب بني ربيعه بودند كه در عصر پادشاهان صفوي از عراق بلرستان آمدند و بر اثر ابراز لياقت و كارداني سرانجام جايگزين اتابكان لرستان و بحكومت آن سامان نائل آمدند . در واقع حكومت واليان لرستان از سال 1006 هجري قمري شروع شد و تا سال 1308 هجري شمسي كه معاصر با سلطنت سر سلسله خاندان پهلوي بوده است ادامه داشت . قبلاً حكومت پشتكوه و پيشكوه را تواماً بر عهده داشتند ولي آغا محمد خان قاجار بمنظور كم كردن قدرت و نفوذشان باين عذر كه خرم آباد از مرزغربي ايران دور است حكومت پيشكوه را از آنها گرفت و مقر والي را از خرم آباد بحسين آباد پشتكوه تغيير داد .
خسينقلي خان ابوقداره كه خود را از اعقاب حضرت ابوالفضل العباس (ع) ميدانست بعلت اختلافات مرزي پيوسته با اعراب بنب لام در حال جنگ بود و مكرر آنان را تا كرانه دجله عقب رانده است . چون جنگجو و بيياك بود و هميشه با تفكيك و قداره سروكار داشت بدينجهه عربها وايرا ( ابوقداره)
ناميدند.(3) و بعدها اعقاب و بستگانش كلمه ابوقداره را نام خانوادگي خود قرار داده اند .
در زمان حكومت حسنقلي خان هيچكس از خود قدرت و اختياري نداشت . همه چيز به (خان) تعلق داشت و سرپيچي از خواسته و فرمانش بهلاكت و نابودي عائله و بلكه عشيره اي منتهي ميگرديد . حسينقلي خان سه فصل بهار و تابستان و پائيز را در حسين آباد ميزيست و مردم پشتكوه از بيم ستمگريها و آدمكشي هايش خواب راحت نداشتند . زمستان را در قريه حسينيه نزديك مرز عراق بسر ميبرد و از اعراب بني لام غنيمت ميگرفت . بعبارت آخري بايد گفت كه دوران حكومتش حكومت خودكامگي بود و در هيچيك ز ايلالات و ولايات ايران در آنزمان با وجود رژيم استبداد و خودمختاري نظير حكومت حسنقلي خان وجود نداشت بهمين جهته از همانموقع كلمه ( حسينقلي خاني ) با مفاهيم خودمختاري و خودكامگي و اجحاف و ستمگري ترادف پيدا كرد و هر جا تعدي و تجاوز بحقوق ديگران مشاهده شود آنرا به حسينقلي خاني تشبيه و تمثيل ميكنند.
اكنونكه ريشه تاريخي ضرب المثل بالا دانسته شد راجع بسر انجام واليگري در لرستان اجمالاً ياد آور ميشود كه وضع لرستان در اواخر سلسله قاجاريه بر اثر اختلاف و سركشي سران طوايف الوار و ضعف دولت مرگكزي بخصوص تحريكات سالارالدوله نا امن و مغشوش بود . در اوائل سلسله پهلوي پس از آنكه الوار جندين بار با قواي دولتي پنچه در پنچه افكندند و بسياري از سران و گردنكشان آنها بدار آويخته شدند بالاخره در سال 1312 هجري شمسي سلاح خود را اجباراً تحويل دادند و لرستان پس از خلع سلاح آرام گرفت .
آقاي كريم كشاورز معتقد است منشاء اصطلاح ( ولايت حسينقلي خاني شده ) يعني هرج و مرجو نفاق پديد آمده . واقعه مخالفت و طغيان شاهزاده حسينقلي خان برادر قتحعليشاه در حكومت فارسي است كه فتحعليشاه سرانجام او را منكوب و به قم تبعيد كرد و در آنجا چشم او را ميل كشيد و پس از سالي در گذشت.(4) گواينكه هر دو حسينقلي خان افرادي ماجرا جو و خود كامه و جه طلب بوده اند ولي چون دوام و كيفيت خود كامگي و اجحاف و ستمگريهاي حسينقلي خان ابوقداره بيشتر و موحشتر از اعمال و خود سريهاي حسينقلي خان قاجار بود لذا ظن قوي ميرود كه از لحاظ ريشه تاريخي شق اول بيشتر مقرون بحقيقت باشد . بايد ديد پژوهشگران آينده در اينمورد چگونه قضاوت و استنباط كنند .

__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید