نمایش پست تنها
  #2  
قدیمی 05-12-2011
KHatun آواتار ها
KHatun KHatun آنلاین نیست.
کاربر فعال ادبیات جهان
 
تاریخ عضویت: Mar 2011
محل سکونت: کرمانشاه
نوشته ها: 210
سپاسها: : 86

250 سپاس در 115 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

به شخصه معتقدم که هیچ وقت دوره ی هیچ سبک و روش و قالبی به سر نمیرسه
به خصوص که الان دوره دوره ی "التقاطی" گراییه! (از خودم ساختم کلمه رو)
مثال می زنم در رشته آموزشِ زبان سالها متدِ " ترجمه" غالب بود. بعد متدِ " شنیداری-زبانی" رایج شد. حالا اونچه که روش تاکید میشه استفاده از تمامِ این متدها به طورِ همزمان و با درنظر گرفتنِ فضای کلاس هستش
هیچ کدوم به دیگری ارجعیت نداره و "انتخاب" با خودِ زبان آموزهاست
ادبیات هم حوزه ی بسیار گسترده ایه و نمیشه اولویت بندی کرد. من خودم بارها شنیدم که سبک مثلا "رئال" دیگه از مد افتاده! این به نظرم خیلی بی معنیه. مهم نیست که نویسنده در چه قالبی می نویسه مهم اینه که چی می نویسه و شخصیت پردازی و فضاسازی ش تا چه حد موفقه.

حالا از اینها گذشته شعر شاید یه کمی متفاوت باشه به این دلیل که فرم یا ریخت شعر گاهی حتی به محتوا هم ارجعیت داره(البته ساختارگراها معتقدند در شعر تنها چیزی که اهمیت داره ریخت هست نه محتوا)
شاید منظور شاملو این بوده که تاکید بیش از اندازه رویِ قافیه و وزن باعث میشه که ریخت حالتی تصنعی بگیره. یعنی این که انتخابِ واژگان مناسب رو فدایِ رعایت قافیه و وزن کنی
شاعر رمانتیک، ووردزورث هم میگه که شعر طغیانِ بی اختیارِ احساساتِ تواناست و برایِ این که این توانایی از شعر گرفته نشه باید اجازه بدی فارغ از قید و بند واژگان جاری بشن
__________________
که ای بلندنظر! شاهباز سدره نشین
نشیمنِ تو نه این کنج محنت آباد است

پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید