(هرچند این تاپیک اون طور که خواستم پیش نرف.. من بحثی این وسط ندیدم و از این بابت خیلی دلخورم
ولی دوست دارم هر وقت به مطلب قابل توجهی رسیدم اینجا بنویسمش ...
تفکر شاملو رو که انگار همه می دونن .. تفکر شفیعی کدکنی هم خیلی جالب بود... (و البته خیلی هم زیاد و طولانی !)
کارشناس نیستم اما به عنوان یه علاقه مند به شعر و ادبیات و کسی که هر روز دوس داره راجبش مطالعه کنه ؛
با بعضی نظرات شفیعی کدکنی مخالف بودم ! خیلی جای بحث داشت..
بیانیه ش باید توو نت باشه ولی چیزی توی نت پیدا نکردم (انتشاراون بیانیه سال 68 بود)
-------------------------------
نیما می گوید : "وزن صدای احساسات و اندیشه های ماست. مردم با صدا زودتر به ما نزدیکی می گیرند ...
هرکس اختیار خودش را دارد. ما در این جا تعزیه نگرفته ایم که قهرمانان واقعه همه شان منظوم با هم حرف بزنند،
فقط مردم قبول نمی کنند و وزن می خواهند." (نامه به شاملو)
{سایت تخصصی شعر آزاد نیمایی-دینگ دانگ}
-------------------------------
منم اینجا با نیما موافقم... چیزی که توو ذهن مردم موندگاری داره موسیقیه ...
مخصوصا مردم مشرق زمین و سرزمینی با تمدن 2500 ساله ای که مردمش با موسیقی زندگی کردند .....
تا وقتی موسیقی هست ؛ ردپای غزل هم هست ...