نمایش پست تنها
  #1253  
قدیمی 10-04-2011
behnam5555 آواتار ها
behnam5555 behnam5555 آنلاین نیست.
مدیر تاریخ و بخش فرهنگ و ادب کردی

 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: مهاباد
نوشته ها: 19,499
سپاسها: : 3,172

3,713 سپاس در 2,008 نوشته ایشان در یکماه اخیر
behnam5555 به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض



خانخانی

هرگاه قدرت مرکزی به ضعف وسستی گراید وحکام وعمال وصاحبان نفوذ و قدرت از تشتت وپراکندگی هیئت حاکمه سو استفاده کرده به حقوق دیگران تجاوز و تعدی نمایند اصطلاح خانخانی را به عنوان ضرب المثل وتکیه کلام به کار می برند واز آن برای ادای مطلب به منظور تعریف وتوصیف از ضعف و بی حالی دولت و هیئت حاکمه مرکزی اصطلاح واستناد می کنند.

اما ریشه تاریخی این مثل سائر و مصطلح:

لقب خان و خان خانان پس از سلسله مغول در ایران متداول شده قبل از آن به این شکل مطلقا دیده نمی شود.

توضیح آنکه هر یک از قبایل ترک حاکم وپیشوایی داشت که به نام خان مو سم بودوهمه خانها یا خوانین تحت امر واطاعت خان بزرگ یا خان خانان بودند.

اصظلاح خانخانی یکی از معانی ومفاهیم ملوک الطوایفی است که بر اثر ضعف سلاطین هر سلسله وتجزیه مملکت وفقدان مرکزیت به وجود می آید و از آن به صورت آشفتگی و هرج ومرج هم تا بیر کرده اند.

در تاریخ ایران قبل از اسلام مقصود از ملوک الطوایفی همان بی مرکزی وتفکیک اصل مسئولیت اداره وتوزیع آن میان شاهنشاه وشاهان جز بوده اند که شاهنشاه را ملکان ملکا و هر کدام از شاهان جز را ملکا می گفتند.

نظر اجمالی به تاریخ نشان می دهد که از سال 198هجری تا آغاز فتنه مغول نه سلسله بزرگ طاهریان وصفاریان وعلویان وسامانیان و آل زیار وال بویه وغزنویان و سلجوقیان وخوارزمشاهیان در ایران تاسیس گردید که هر سلسله در گوشه ای از مملکت حکومت کرده برای خود پایتخت
وتشکیلات مجزا و متمایز داشتند .ایران بود و چندین پایتخت .ایران بود وچندین دربار وتشکیلات به طور کلی کشور ایران عرصه تصادم وزور آزمایی سلاطین وسرداران مختلف بود که به حدود وثغور وقلمرو یکدیگر تجاوز میکردند ومرکز ثابت واحدی برای تمشیت امور وتمرکز قوا وجود نداشت.

حمله مغول در اواخر قرن هفتم هجری تنها نفوس و بلاد را قتل عام نکرد بلکه بساط ملوک الطوایفی را نیز تقریبا بر چید ومخصوصا در زمان ایلخانان مغول که از سلطنت ابا قا خان فرزند هولاکو 663ه.ق.شروع می شود حکومت ایران و بسیاری از ممالک خاورمیانه ونزریک یک پارچه شده کلیه امرا وخوانین تحت امر و قدرت ایلخان بزرگ بوده اند ولی موضوع مرکزیت بیش از پنجاهسال دوام نیافت چه از ابتدای سلطنت ابو سعید بهادر 716ه.قضعف و سستی در دستگاه خاندان ایلخانی بروز کرد و علاوه بر آنکه ملوک شبانکاره واتابکان لرستان وآل کرت و آل مظفر و سربداران وچوپانیان وایلکانیان وجز اینها به تناوب یا توامان در گوشه و کنار مملکت پرچم استقلال و سلطنت برافراشته اند مضافا خانان زیر دست نیز حکومت قلمرو خویش را ظاهرا به نام ایلخان بزرگ ولی به مسئولیت مستقیم خود اداره میکردند فعال ما یشا بودند وهر چه خاطر خواه آنها بود انجام میدادند .جان ومال ونوامیس مردم در اختیار آنان بود وبدون ترس و بیم از قدرت مرکزی وخان بزرگ حکومت میکردند .خلاصه دوره خانخانی بود وتجزیه وآشفتگی و فقدان مرکزیت که همه به اصطلاح خانخانی تعبیر شده وتا ظهور امیر تیمور گورگانی 770ه.ق. ادامه داشت در سراسر مملکت حکمفرما بوده است .

در پستهای آتی با ضربالمثلهای دیگری آشنا خواهیم شد که از سایت صد صد استفاده شده است.
__________________
شاره که م , به ندی دلم , ئه ی باغی مه ن
ره وره وه ی ساوایه تیم , سابلاغی مه ن

دل به هیوات لیده دا , لانکی دلی
تو له وه رزی یادی مه ن دا , سه رچلی

خالید حسامی( هیدی )

ویرایش توسط behnam5555 : 10-05-2011 در ساعت 11:37 AM
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید