نمایش پست تنها
  #685  
قدیمی 10-12-2011
آناهیتا الهه آبها آواتار ها
آناهیتا الهه آبها آناهیتا الهه آبها آنلاین نیست.
مدیر تالار کرمانشاه
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
نوشته ها: 1,458
سپاسها: : 6,194

3,940 سپاس در 933 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض اگر مانده بودی...

اگر مانده بودی تو را تا به عرش خدا میرساندم
اگر مانده بودی تو را تا دل قصه ها می کشاندم
اگر با تو بودم به شب های غربت که تنها نبودم
اگر مانده بودی ز تو مینوشتم تو را می سرودم
مانده بودی اگر نازنینم زندگی رنگ بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت با وجود تو رنگ سحر داشت
با تو این مرغک پر شکسته مانده بودی اگر بال و پر داشت
با تو بیمی نبودش ز طوفان مانده بودی اگر همسفر داشت
هستی ام را به آتش کشیدی
سوختم من ندیدی ندیدی
مرگ دل آرزویت اگر بود مانده بودی اگر میشندی
با تو دریا پر از دیدنی بود
شب ستاره گلی چیدنی بود
خاک تن شسته در موج باران در کنار تو بوسیدنی بود
بعد تو خشم دریا و ساحل
بعد تو پای من مانده در گل
مانده بودی اگر موج دریا تا ابد هم پر از دیدنی بود
با تو و عشق تو زنده بودم
بعد تو من خودم هم نبودم
بهترین شعر هستی را با تو
مانده بودی اگر می سرودم
...
مانده بودی اگر نازنینم
زندگی رنگ و بوی دگر داشت
این شب سرد و غمگین غربت با جود تو رنگ سحر داشت
...
..
.

__________________


پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از آناهیتا الهه آبها سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید