سلام بر همگی
رزیتا جونم سلام خیلی خوش اومدی اینقدر دلم برات تنگ شده بود که نگو خیلی
خوشحالم که دوباره کنارمون هستی دلم برا اخبارهات هم تنگ شده بود
بعضی روزا اینقدر به پگاه و پویان فکر میکردم ایشالا که خوبن
به 852 هم خوش آمد میگم ایشالا که لحظات خوبی اینجا داشته باشی
بقیه دوستان گل سایت هم که اومدن به پاتوق ما مثل جیگیلی خودم و آقا مهدی و آقا
جواد هم خوش آمد میگم
آبجی فرانک و آناهیتا و مهرگان هم که هستن خدا را شکر
من هم تقریبا به روش محمد دارم درس میخونم آبجی فرانک راستی پس روناک کجاس
صبا و فرگل هم که نیستن ترنم هم که غیب شده مثل اینکه خبریه واقعا آناهیتا پس داره
نوبتت می رسه
کاش باران جونم هم بیاد بگه که خودش و دوقلوها خوب و سلامتن ایشالا
آناهیتا من ترخینه خوردم سرما خوردگیم خوب شد ولی چند وقته کمر درد گرفتم برا
همین نمی تونم زیاد بیام نت فعلا باید استراحت کنم تا ببینم چی میشه می ترسم
نکنه کارم به جراحی بکشه
مهرگان روله اس دادن هم تنها کاریه که از دسم میاد وقتی دل تنگتون میشم برا اسم
شرکت و راه اندازیش بهت تبریک میگم ایشالا که موفق باشین
عزاداری و نذرهای همگی قبول باشه
همه تون رو دوس دارم اگه فعلا نشد بیام پیشتون دلم براتون تنگ میشه
__________________
چای داغی که دلم بود به دستت دادم...آنقدر سرد شدم ...از دهنت افتادم
|