نمایش پست تنها
  #2562  
قدیمی 12-14-2011
GhaZaL.Mr آواتار ها
GhaZaL.Mr GhaZaL.Mr آنلاین نیست.
کاربر خيلی فعال
 
تاریخ عضویت: May 2011
محل سکونت: نیست. رفته است..
نوشته ها: 782
سپاسها: : 312

1,461 سپاس در 592 نوشته ایشان در یکماه اخیر
پیش فرض

نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
دختر شمال حالا من علاف بیکار
شما هم همینجور هرجا میریم بعدش هستید یعنی ....
یعنی ... ؟؟

نقل قول:
نوشته اصلی توسط فرگل نمایش پست ها
آقا مهدي و غزل بانو عزيز شما چطورين ؟
اين دور و اطراف ؟
مه دنبال نوه م میگشتم.ننه شو پیچانده، ایی ورا می گرده..

نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهدی نمایش پست ها
غزل بانو رو نمیدونم ولی من شنیدم اینجا نان خرمایی میدن اومدم
چرا همتون نون خرمایی دوس داریـــــــــــــــــــن! سید چنتا جعبه نون خرمایی آورد،لب به یه دونه شم نزدم.
مث بچه ها لج کردم گفتم نمیخوام ... من کاک دوس داشتم !!!اوندفه سه چار تا جعبه فرساد از کرمونشاه.
داد دوستش بیاره برامون.اینقد ذوق کردم م م م م ..گفتم هیشکی حق نداره دس بزنه.همش مال خودمه

نقل قول:
نوشته اصلی توسط مهرگان نمایش پست ها
غزل گیان نمیدانستم ایقده خوب میتانی کرماشانی حرف بزنیا! ا کوجه یاد گرفتی بلا؟ اونم منالیل دُرُسه!
چاکرخواتم به مولا ! مه ایی پستاتانه خواندم گفتم یکم اداتانه در بیارم..

خاله رزی مه هی یادم میره اهل کرماشانی... برا همی سلام نداده بودم

مهبا گیان حالک خاسه ؟
__________________
آدمی شده ام ک شب ها لواشک به دست بی هدف خیابان های شهرش را راه می رود؛ گاهی می ایستد. به آدم ها .. دیوار ها .. خیابان ها .. خیره می شود وُ دوباره راه می رود وَ نمی داند چرا راه می رود!
غزل/.
پاسخ با نقل قول
3 کاربر زیر از GhaZaL.Mr سپاسگزاری کرده اند برای پست مفیدش:
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید