نمایش پست تنها
  #446  
قدیمی 12-17-2011
Russia آواتار ها
Russia Russia آنلاین نیست.
تازه کار
 
تاریخ عضویت: Dec 2011
نوشته ها: 9
سپاسها: : 10

2 سپاس در 2 نوشته ایشان در یکماه اخیر
Talking

آورده اند که بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمو د . شیادی چون شنیده بود بهلول
دیوانه است جلو آمد و گفت :
اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه که به همین رنگ است به تو میدهم . بهلول چون سکه های او را دید دانست که آنها از مس هستند و ارزشی ندارند به آن مرد گفت به یک شرط قبول می کنم :





اگر سه مرتبه با صدای بلند مانند الاغ عر عر کنی !!!
شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود . بهلول به او گفت :
تو که با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلا می باشد ، من نمی فهمم که سکه های تو از مس است . آن مرد شیاد چون کلام بهلول را شنید از نزد او فرار نمود .
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید