احسان خواجه امیری ـ مسری
چقد خوبه که تو هستی ، چقد خوبه تورو دارم
چقد خوبه که از چشمات می تونم شعر بردارم
تو که دلواپسم میشی ، همه دلواپسیم میره
شاید این واسه تو زوده یا شاید این واسه من دیره
واست زوده بفهمی من چرا آواره ی دردم
واسم دیره از این خلوت به شهر عشق برگردم
واسم دیره پشیمونشم چه خوبه با تو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی
نه اینکه بی تو ممکن نیست ، نه اینکه بی تو می میرم
به قدری مسریه حالت که دارم عشق می گیرم
همه دلشورم از اینه که عشق اندازه ی آبه
تو جوری عاشقی کن که نفهمم عشق کوتاهه
واست زوده بفهمی من چرا آواره ی دردم
واسم دیره از این خلوت به شهر عشق برگردم
واسم دیره پشیمونشم چه خوبه با تو شب گردی
واست زوده بفهمی که چه کاری با خودت کردی