
01-15-2012
|
 |
مدیر بخش موبایل
|
|
تاریخ عضویت: Dec 2009
محل سکونت: شیراز
نوشته ها: 3,181
سپاسها: : 7,693
7,279 سپاس در 3,383 نوشته ایشان در یکماه اخیر
|
|
برگرد..........
برگرد...
تو نیستی...
نیستی که ببینی چگونه بی تو
لحظه هایم بی چراغ مانده
نیستی که ببینی
بی تو
چه عذابی است با مهتاب بودن و
به مهتاب نگاه کردن
تو نیستی اما
صدایت هست
صدایی که هنوز برایم
از کوچه و آن شب می گوید
آن شب مهتاب بی تو...
برگرد،
می خواهم برای لحظه ای
با چشمانت رویایی شوم
می خواهم بارانی شوم ...
__________________
گاهی حس میكنم
گذشته و آینده آنچنان سخت از دو طرف فشار وارد میكنند
كه دیگر جایی برای حال باقی نمی ماند...
|
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید
|
|