به بند دلت میاویز
رخت خاطره ام را
گرد باد های فراموشی حرمت نمی شناسند..
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم غرق تماشا بود، رفتی
میان اشک و آه و دود رفتی
کنار حسرتی دیرینه ماندم
بهار من، گل من، زود رفتی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلم باغی پر از ریحان و گل بود
به روی رود عشقت مثل پل بود
نگاهم کردی و ویران شد این دل
مگر چشم تو از قوم مغول بود؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
دلتنگی عین یه مار اومده رو قلبم نشسته
هر چند لحظه ...
یا چند ساعت گاهی هم چند روز یک بار میآد نیششو فرو میکنه تو قلبم ...
گُر میگیرم ..
بعد آرووم میشم ..
دوباره....................
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آموخته ام
که بدون عشق می توان ایثار کرد
اما...
بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
سخت ترين دوراهـي:
دو راهي بين فراموش كردن و انتظار است.
گاهي كامل فراموش ميكني
و بعد ميبيني كه بايد منتظر مي ماندي.
و گاهي آنقدر منتظر مي ماني كه
ميفهمي زودتر از اينها بايد فراموش مي كردي.....!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
انگار که شاهرگ احساسم را زده باشی …
بند نمی اید..
دوست داشتنت .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آنقدر در تاریکی چشمان بسته ام مهمان شدی،
که دیده ام تمامی گریه های عالم را آبستن است...
|