موضوع: شعر
نمایش پست تنها
  #46  
قدیمی 02-20-2012
amir ahmadi آواتار ها
amir ahmadi amir ahmadi آنلاین نیست.
کاربر عالی
 
تاریخ عضویت: Aug 2009
محل سکونت: بندرعباس
نوشته ها: 2,910
سپاسها: : 267

508 سپاس در 332 نوشته ایشان در یکماه اخیر
amir ahmadi به Yahoo ارسال پیام
پیش فرض

سوختی جانم چه می‌سازی مرا

بر سر افتادم چه می‌تازی مرا
در رهت افتاده‌ام بر بوی آنک

بوک بر گیری و بنوازی مرا
لیک می‌ترسم که هرگز تا ابد

بر نخیزم گر بیندازی مرا
بنده‌ بیچاره گر می‌بایدت

آمدم تا چاره‌ای سازی مرا

چون شدم پروانه‌ شمع رخت

همچو شمعی چند بگدازی مرا
گرچه با جان نیست بازی درپذیر

همچو پروانه به جانبازی مرا

تو تمامی من نمی‌خواهم وجود

وین نمی‌باید به انبازی مرا
سر چو شمعم بازبر یکبارگی

تا کی از ننگ سرافرازی مرا
دوش وصلت نیم شب در خواب خوش
کرد هم خلوت به دمسازی مرا

تا که بر هم زد وصالت غمزه‌ای

کرد صبح آغاز غمازی مرا

چو ز تو آواز می‌ندهد فرید

تا دهی قرب هم آوازی مرا
پاسخ با نقل قول
جای تبلیغات شما اینجا خالیست با ما تماس بگیرید